جهاني سازي 2 ـ چه بايد كرد؟
در اين طرح مساله، ( رجوع كنيد به : تعريف وضعيت ) كوچكترين مسئوليت پذيري در زمينه ي فرهنگ و اعتقادات ديني جامعه ي ايران، به منزله ي پاسداري و جهاد در جبهه ي فراروي جهاني شدن مي باشد. حال كه جهاني شدن به منزله ي گسترش مرزهاي فرهنگي مغرب زمين مي باشد. پس در اين تفسير از حيات اجتماعي، « معلمي » كه خوب و سازنده تدريس كند، « نويسنده اي » كه خوب و سازنده بنويسد، و « دانش آموز » يا « دانشجويي » كه خوب بخواند و بياموزد، و نظاير ايشان، همگي حافظان و مرزداران كشورند.
در اين فلسفه از حضور در قلمرو دولت اسلامي، ( و به طور وسيع تر جهان ) به ظاهر كوچكترين خدمت فرهنگي ( حتي يك دقيقه انديشيدن ) واجد جايگاه رفيعي در حراست از استقلال و مرزهاي اسلام است. در دوران جهاني شدن، ركود فكري مردمان يك جامعه به معناي زوال استقلال آن و سيطره كساني خواهد بود كه به مرزبندي هاي واقعي، يعني مرزهاي اعتقادي مي انديشند.
راه حل ريشه اي فراروي جامعه ي ايران در دوران جهاني شدن، منوط به گسترش تفكر شيعي و خودباوري فرهنگي است. امري كه تنها بر پايه ي گسترش فرهنگ تحقيق و نه تقليد در اصول و معارف اسلامي محقق خواهد شد. تفكر شيعي ايجاب مي نمايد كه آموزش مقدماتي و دانشگاهي كشور به جاي توسعه ي محفوظات شب امتحاني به آموزش نحوه ي منطقي پرسشگري در اعتقادات ديني و روش صحيح يافتن پاسخ آنها مبتني باشد.
هر گاه جوانان ما بتوانند بر پايه ي مهم ترين مفروض اصول اعتقادي اسلام به شيوه ي صحيحي تقليد را به كناري نهاده و محقق گردند، از جهاني شدن چه باك! كه او در هراس از ماست.
جهت مشاهده مقاله به اين صفحه مراجعه فرماييد.
بسم الله الرحمن الرحيم