يكي از مسائل فراروي محققان ابن‌خلدون‌شناس، آگاهي يافتن از ماهيت روشي «علم عمران» بوده است. اين دغدغه زماني ملموس‌تر مي‌شود كه آنان در صدد بيان نسبت «علم عمران» با علم (Science) به مفهوم رايج آن در دوران تجدد (Modern) اروپا برآمدند. طرح اين موضوع به دلايل متعددي، با ملاحظات و مشكلاتي همراه است. يكي آنكه ابن‌خلدون (732 ق/ 711 ش/ 1332 م - 808 ق/785 ش/1406 م) موفق به ايجاد «سند تعليم» براي علم عمران نشد و عمده تدريس وي «فقه مالكي» و نه «علم عمران» بود. اين امر موجب شد تا علم عمران فاقد سنت پيوسته‌اي در تاريخ انديشۀ جهان اسلام باشد. اصولاً عصر ابن‌خلدون نيز عصر از ميان رفتنِ سند تعليم علم در غرب جهان اسلام است كه او خود آن را در رابطۀ مستقيمي با عُمران شهرها مي‌داند. [1]

 دیگر آنکه مقدمه ابن‌خلدون به گونه‌ای يك دایرةالمعارف بزرگ است و گزاره‌هاي علم عمران، متأثر از منابعي مختلف و مركب از گزاره‌هايي گوناگون، اعم از خبري و انشايي است. ازاین‌رو علم عمران، به تنهايي، معادل هيچ يك از علوم رايج معاصر نظير تاريخ، فلسفه و جامعه‌شناسي نیست. روش تحليل ابن‌خلدون در هر يک از اين گزاره‌ها، مبتني بر منطق تناسب آن گزاره با روش خاص خود است. ابن‌خلدون روش بررسي هر علم (مانند علم تاريخ) را با ديگر علوم (چون فقه، ادبيات شرعي و احكام سلطاني) متفاوت می‌داند.

از زاويه‌اي ديگر، آغاز مطالعات نوين در زمينۀ «علم عمران» با تفاسير شرق‌شناسان از آن همراه است. شناخت تاريخ و فرهنگ شمال آفريقا به جهت سيطره و استعمار آن، از جمله دلايل روي آوردن برخی از اندیشمندان و محققان كشورهاي غربي (به‌خصوص فرانسه) به شناخت آثار متفكراني چون ابن‌خلدون بوده است. البته مسئلۀ «ابن‌خلدون و شرق‌شناسي» محدود به نگرش متفكر غربي نمی‌شود. گاه موطن مكاني يك متفكر در شرق است ولي به لحاظ فكري و فرهنگي متولد غرب است. چنانكه دكتر محمود امين العالم می‌نویسد، ابن‌خلدون شِبلي شُمَيِّل (1860 – 1917) ابن‌خلدوني متأثر از نظريۀ چارلز داروين (1809 – 1882) است. نيز اثبات‌گرايي سده نوزدهم اروپا به طرز برجسته‌ای در پایان‌نامه طه حسين جوان (1889 – 1973) پيرامون ابن‌خلدون به چشم می‌خورد و يا برداشت‌هاي ملي‌گرايانه از ابن‌خلدون در آثار ملی‌گرایان عرب دهه‌های 1940 و 1950 ميلادي همچون عزَّت الساعاتي و برجسته‌ترين آنها ساطع الحصري (1889 – 1973) همگي مثال‌هايي از اين واقعيت است.[2]

مطالعات تأثیرگذار شرق‌شناسی در نبود سنتي پيوسته و بومي در علم عمران، بررسي منطق روشي ابن خلدون را با دشواري هاي بسياري همراه کرده است. پس تعجبي ندارد اگر يكي از دغدغه‌هاي محمد عابد الجابري در تألیف كتاب «فكر ابن خلدون العصبية و الدولة» بازگشت به مقدمه و جايگاه تاريخي آن و نه سرگرم‌شدن در ميان انواع تطبيق‌هاي نادرست ابن‌خلدون با متفكران غربي (نظير منتسكيو؛ ماركس، آگوست كنت، ويكو، دوركهايم، آدام اسميت و …) و تاكيد بر فضل يكي بر ديگري باشد. [3]

کتاب حاضر در شش فصل به تشریح دیدگاه‌های ابن‌خلدون می‌پردازد. فصل اول آن با عنوان «ابن خلدون شناسی در جهان عرب» نقدی است به برخی شیوه‌های ابن‌خلدون‌شناسی در کشور به همراه معرفی برخی از منابع ابن‌خلدون‌شناسان عرب است.

فصل دوم «فرهنگ اصطلاحات علم عمران» ترجمه‌ بخشی از کتاب معروف دکتر محمد عابد الجابری است که جای خالی آن در مطالعات مربوط به حوزه ابن‌خلدون‌شناسی در کشورمان محسوس بود. این فرهنگ در عین اختصار، مشتمل بر شصت و یک اصطلاح مهم و کلیدی از علم عمران ابن‌خلدون است.

فصول سوم و چهارم این اثر به ترتیب با عناوین «منطق علم عمران ابن‌خلدون» و «علم عمران - موضوع و روش»‌ اختلاف‌نظر و برخورد دو اندیشمند عرب یعنی علی الوردی (جامعه‌شناس عراقی) و محمد عابد الجابری (فیلسوف مغربی) را در تحلیل منطق ابن‌خلدون نشان می‌دهد. پیش از آنکه پذیرش یکی از این دو دیدگاه مهم باشد، توجه به این موضوع اهمیت دارد که هدف بسیاری از نویسندگان از پرداختن به ابن‌خلدون، چیزی فراتر از مقدمه او بوده است و مطالعۀ روشمند این‌گونه برخوردهای فکری و گروه‌بندی‌ها می‌تواند موجب شکل‌گیری نوعی مصونیت فکری از پذیرش زودهنگام دیدگاه‌های فکری، هرچند با رنگ و لعابی خیره‌کننده شود.

در فصل پنجم مقاله‌ای در زمینه زبانشناسی با عنوان «مفهوم ملكه در انديشۀ ابن‌خلدون» از دکتر السید الشرقاوی و در فصل ششم نیز مقاله‌ای از رضوان السید با عنوان «شهر و دولت در اسلام مطالعۀ ديدگاه ماوردي و ابن‌خلدون» ارائه شده است که هر دو مقاله برای اولین بار در قالب این مجموعه منتشر می‌شوند.

انشاء الله انتشار این کتاب گامی کوچک ولی مفید در جهت معرفی اندیشه‌های ابن‌خلدون باشد. «و ما توفیقی الا بالله»

                                       كاميار صداقت ثمرحسيني

استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

                                      تهران - 1392


[1] ابن‌خلدون، عبدالرحمن. مقدمه ابن‌خلدون .(‌ترجمه‌) محمدپروين گنابادي، تهران : (چاپ هشتم) 1375، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، ج 2/ 875 – 877.

[2]. نک: مقاله دكتر محمود امين العالم با‌عنوان: «ابن‌خلدون في الفكر العربي الحديث» قابل دريافت از اينترنت وب‌گاه سازمان عربي تربيت، فرهنگ و علوم (المنظمة العربية للتربية و الثقافة و العلوم تونس / ALECSO) به نشاني: www.alecso.org.

[3] الجابري، محمدعابد. فكر ابن‌خلدون العصبية و الدولة: معالم نظرية خلدونية في التاريخ الاسلامي، بيروت: (الطبعة السابعة) 2001، مركز دراسات الوحدة العربية، ص 9