معرفی پایان نامه موجود در کتابخانه دانشگاه امام صادق علیه السلام
عنوان بررسي آثار جهاني شدن فرهنگ و ارتباطات بر حاکميت دولتهاي ملي (با تاکيد بر جمهوري اسلامي ايران)
پديدآور اصلى شريفي، حسين
موضوع جهاني شدن // فرهنگ و ارتباطات // حاکميت دولتها // جمهوري اسلامي ايران
شرح سئوال اصلي تحقيق حاضر اين است که آيا جهاني شدن به مفهوم عالمگير شدن گفتمان دو وجهي مدرنيته يعني وجه ايدئولوژيک و وجه تکنولوژيک اولا بر حاکميت دولتهاي ملي از جمله ملت ايران تاثير دارد يا خير؟ ثانيا تاثيرات مزبور بر دولتهاي ملي چرا و چگونه است؟ اما پاسخ سئوالات مزبور در قالب فرضيه اصلي زير عرضه گرديده است: جهاني شدن فرهنگ و ارتباطات اولا بر حاکميت دولتهاي ملي در سه زمينه نقش ساختار و منابع مشروعيت داراي آثار مثبت و منفي است و ثانيا ميزان نوع و نحوه تاثير پذيري دولتهاي ملي از فرايند مزبور معطوف به شرايط و زمينههاي داخلي هر يک از کشورها است. در اينجا جهاني شدن فرهنگ به عالمگير شدن مباني فکري- فلسفي و هنجارهاي ايدئولوژيک- سياسي گفتمان مدرنيته در حوزههاي فرهنگي، اقتصادي- اجتماعي و سياسي نظر دارد. در حالي که جهاني شدن ارتباطات به گسترش و عالمگير شدن فن آوري هاي نوين ارتباطات و اطلاعات در مقياس جهاني معطوف است. تعامل دو وجه ياد شده با يکديگر در مقياس جهاني همراه با بروز برخي تحولات در نظام بين المللي و ساختارهاي داخلي کشورها نظير فروپاشي شوروي و پايان جنگ سرد، حاکم شدن گفتمان حقوق بشر در سازمان ملل و ساير مجامع بينالمللي و نيز فراهم شدن برخي شرايط لازم داخلي براي عينيت يابي عناصر ويژگي بخش مدرنيته بواسطه اجراي سياستهاي نوسازي در کشورهاي مختلف، افزايش ارتباطات جوامع ملي با يکديگر و رها شدن روابط اجتماعي از محدودههاي سرزميني ملي و فشانده شدن آنها در مقياس جهاني را در پي داشته است. آثار عيني تحولات ياد شده نسبت به حکومت هاي ملي عبارتند از: ۱- سوق يابي منابع مشروعيت سنتي و کاريزمايي حکومت هاي ملي به سمت اقتدار عقلاني- قانوني ۲- مشروط شدن کاربرد قوه قهريه و ابزارهاي خشونت به معيارهاي گفتمان حقوق بشر، حقوق شهروندي و اقليت ها ۳- اجتناب ناپذيري حکومت هاي ملي از پذيرش نظام کارکردي چهارگانه معطوف به گفتمان مدرنيته يعني امنيت؛ رفاه، و عدالت اجتماعي، هويت سازي و حاکميت قانون ۴- الزام دولتهاي ملي به حداقل سازي ساختارهاي سازماني سياسي داخلي و مشارکت دهي نيروهاي فروملي و فراملي در امر کنشگري سياسي در قلمروهاي سرزميني.
تاريخ اثر تابستان۱۳۸۳ مشخصه ظاهرى و،۴۱۱ص.
شماره بازيابى ۴۹۱س نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان بررسي علل گرايش جوانان به فرهنگ غيراسلامي (از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸ه.ش)
پديدآور اصلى مکارم شيرازي، حميد
موضوع انقلاب اسلامي ايران // غربزدگي // جوانان // فرهنگزدايي
شرح هدف از پژوهش حاضر، بررسي علل گرايش جوانان به فرهنگ غربي و غيراسلامي در دهه اول پس از انقلاب اسلامي (۱۳۶۸ - ۱۳۵۷ ه. ش) است. تحقيق حاضر با استفاده از روش کتابخانهاي انجام گرفته و در هشت فصل تنظيم شده است. فصل اول، اختصاص به تعريف مفاهيم تحقيق دارد. در فصل دوم، تاريخچه غربگرايي و در فصل سوم، پيامدها و عواقب آن مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد. در فصل چهارم، ويژگيهاي جوان و نوجوان بيان مي شود. از علل و منشا غربگرايي در فصل پنجم و از عوامل و ابزارها در فصل ششم بحث شده است. فصل هفتم به عملکرد دستگاههاي اجرايي و مراکز تبليغي - فرهنگي پس از انقلاب اسلامي مي پردازد. فصل آخر نيز به چاره جويي پرداخته و پس از ذکر مقدمهاي از ويژگيها و لوازم برنامهريزي خوب، طرحها و برنامههاي کوتاه و بلند مدت را ارائه مي دهد. بر اساس يافتههاي تحقيق، شيوع رفتارهايي چون بدحجابي زنان و غرب گرايي مردان در دهه اول انقلاب اسلامي، زياد بوده است. بررسيهاي تاريخي جريان غربگرايي جوانان در کشورهاي اسلامي، حاکي از توطئه مشترک براي قطع پيوند تاريخي مسلمين از هويت اصيل خويش است. ريشه اصلي غربگرايي جوانان، در کمبودهاي شخصيتي و رواني دوران نوجواني است. هرچند عوامل و علل مختلفي اين روند را تشديد مي کنند. اين عوامل را مي توان در چهار زمينه فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي برشمرد. سبک آموزش غربي در دانشگاهها، ضعف دستگاههاي تبليغي، فعاليت فرنگ رفته ها و اقليت هاي مذهبي و از همه مهمتر تندرويهاي مسئولين فرهنگي - اجرايي کشور از جمله عوامل فرهنگي به شمار مي آيند. مشکلات ازدواج جوانان، وجود محيط هاي فاسد، اوقات فراغت بيش از حد جوانان، عدم تفريح و ورزش کافي، مساله مهاجرت و شهرنشيني، عوامل اجتماعي اين جريان هستند. دربعد اقتصادي نيز بايد از پيشرفت صنعتي غرب و انعکاس يک طرفه آن در کشور، وجود فقر و بيکاري، جنگ تحميلي عراق عليه ايران، اشرفيت و توريسم نام برد. بالاخره عوامل سياسي جريان نيز عبارتند از: استعمار جديد، پديده سياست زدايي در جوانان، جريان واژگونه بازگشت به خويشتن، انقلاب و سفارتخانه هاي غربي. برگزاري سمينارهاي جوانان، طرح ايجاد سازمان جوانان، انقلاب فرهنگي و اقدامات برخي نهادهاي فرهنگي نظير امور تربيتي بسيج، سازمان تبليغات اسلامي، صدا و سيما از مهمترين اقدامات دولت در اين زمينه هستند که با مسائلي چون کميت پايين اقدامات، تضاد سياستهاي متخذه در اين زمينه و ضعف مديريت مواجه مي باشند. حل مشکلات ازدواج جوانان، طرح الگوسازي همسن و غير همسن، گسترش نظارت عمومي و برخورد سلبي با بدحجابان و غربگرايان از راهحلهايي است که نگارنده ارائه داده است.
تاريخ اثر ارديبهشت۱۳۷۰ مشخصه ظاهرى ه، ۳۲۴ ص.
شماره بازيابى ۳۱ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان فرهنگ اسلامي در عصر جهاني شدن
پديدآور اصلى جعفرپور کلوري، رشيد
موضوع فرهنگ اسلامي // جهاني شدن // فرهنگ // توسعه فرهنگي // گفتگوي تمدنها // گفتگوي فرهنگي
شرح هدف از اين پايان نامه نشان دادن اين موضوع است که آيا فرهنگ اسلامي در عصر جهاني شدن به حاشيه مي رود يا اينکه همچنان مانند اعصار گذشته به دوام و پايداري خود ادامه مي دهد لذا سعي در پاسخ يابي به سوال آيا فرهنگ اسلامي در عصر جهاني شدن دوام پيدا مي کند و به حاشيه نمي رود و مکانيسم هاي اصلي دوام آن چيست ؟ را دارد . براساس فرضيه تحقيق به دلايل مختلف فرهنگ اسلامي دوام خواهد آورد و به حاشيه نمي رود و جهاني سازي فرهنگي غربي به دلايل مختلف مهاجرت کثرت گرايي فرهنگي وجود تفکر پست مدرنيستها تحقق نخواهد پيوست و فرهنگهاي بومي از جمله فرهنگ اسلامي به دليل غنا و باروري دروني خودش دوام خواهد يافت . پايان نامه حاضر که به روش کتابخانه اي انجام يافته مشتمل بر سه فصل و يک نتيجه گيري و يک مقدمه است . فصل اول در دو گفتار فرهنگ اسلامي را بررسي مي کند گفتار اول مبحث نظري در مورد فرهنگ را با مفهوم فرهنگ ، تعاريف مختلف فرهنگ مشخصه هاي فرهنگ ، خصوصيات و ويژگيهاي فرهنگ ، تقسيم بندي فرهنگها ، تفاوت فرهنگ و تمدن ، سيستم هاي اجتماعي فرهنگي ، عوامل از خودبيگانگي فرهنگي ، صنعت فرهنگ و زمان مصرف فرهنگي بررسي مي نمايد مباحث دوم مباحث فرهنگ اسلامي را با بررسي جايگاه فرهنگ در روايات اسلامي ، فرهنگ اسلامي ، فرهنگي غني و قوي و وضع کنوني جهان اسلام به پايان مي رساند . فصل دوم جهاني شدن را در مفهوم جهاني شدن ، جهاني شدن و واژه هاي معادل آن ، معاني متعدد جهاني شدن ، تفاسير مختلف جهاني شدن ، ويژگيهاي پست مدرنيسم ، جهاني شدن و فرهنگ و جهاني شدن از ديدگاه روبرتسون بررسي مي نمايد فصل سوم فرهنگ اسلامي در عصر جهاني شدن را در دو گفتار بررسي مي نمايد گفتار اول مبحث نظري در مورد ارتباط ميان فرهنگ ها و گفتار دوم فرهنگ اسلامي در عصر جهاني شدن را بررسي مي نمايد . براساس نتايج حاصل از تحقيق فرهنگ اسلامي با توجه به اصول مختلف جهاد ، امر به معروف و نهي از منکر ، اجتهاد و تقيه مي تواند دوام پيدا کند و حتي شکوفاتر شود .
تاريخ اثر ۱۳۸۱ مشخصه ظاهرى د، ۲۱۶ ص
شماره بازيابى ۴۴۲س نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران
عنوان فرهنگ انفاق در قرآن با تاکيد بر جنبه هاي اخلاقي
پديدآور اصلى عزيزي ابرقويي، ابوالفتح
موضوع انفاق // قرآن // فضايل اخلاقي // رذايل اخلاقي // رباخواري // زکات // علوم قرآني // قرض الحسنه
شرح هدف از اين پايان نامه بررسي فرهنگ انفاق در قرآن با تاکيد بر جنبههاي اخلاقي است که در اين رابطه سعي در پاسخيابي به سوالاتي چون ۱- انفاق و حوزه معنايي آن چيست ۲- شيوههاي ترويج فرهنگ انفاق از منظر قرآن چيست ۳- آسيبها و موانع گسترش فرهنگ انفاق در جامعه از منظر قرآن چيست ۴- آثار فردي و اجتماعي انفاق از منظر قرآن چيست در اين رابطه فرضياتي چون انفاق در قرآن يعني بخشيدن قسمتي از نعمتهاي مالي که خداوند به انسان عطا کرده است که به جهت رضاي خدا و در راه او انجام مي گيرد ۲- ترويج فرهنگ انفاق از ديدگاه قرآن با اصلاح ساختار فکري صورت مي گيرد و قرآن در اين راه از شيوههاي مختلفي چون تمثيلي ، تخديري و تشويقي کمک مي گيرد ۳- انفاق در راه خدا آثار مهمي دربردارد که براي زندگي دنيوي و اخروي شخص مفيد و سودمند است روش اين پايان نامه در فصل اول روش معنا شناسي و تحقيق و تدبر در آيات قرآن کريم و در فصلهاي بعدي از روش تفسير موضوعي قرآن به قرآن استفاده گرديده است اين پايان نامه در چهار فصل که در فصل اول شامل تعريف انفاق و حوزه معنايي آن ، مصاديق و انواع شيوههاي انفاق است در فصل دوم شيوههاي ترويج فرهنگ انفاق و در فصل سوم آثار انفاق و در فصل چهارم موانع انفاق مورد بررسي کامل قرار گرفته است براساس يافتههاي تحقيق انفاق يکي از وظايف مهم الهي است که بر عهده مسلمانان و مومنان راستين نهاده شده است و آنچه در انفاق مطرح است جنبههاي مادي نيست بلکه نزديکي به خداوند است و ترويج فرهنگ انفاق نيز از ديدگاه قرآن با تهذيب فکر و اصلاح انديشه صورت مي گيرد که قرآن از شيوههاي گوناگون در جهت نيل به اين هدف استفاده کرده است و انفاق در راه خدا آثار بسيار ارزندهاي به دنبال دارد که براي زندگي دنيوي و اخروي شخص مفيد و سودمند است در مسير انفاق موانع و آفتهايي وجود دارد که هر انفاق پيشه راستيني از آنها مبراست و بطور کلي انفاق شخصي است که مي تواند بيانگر رشد يا عدم رشد فردي اجتماعي انسانها و جوامع باشد .
تاريخ اثر۱۳۸۰ مشخصه ظاهرى د، ۱۹۳، جدول
شماره بازيابى ۲۰۰ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان مفهوم قرض و قرض الحسنه و جايگاه آن در قرآن و حديث و مقايسه آن با فرهنگ جاري جامعه
پديدآور اصلى بيک محمدي، جواد
موضوع قرض // قرضالحسنه // قرآن // حديث // فرهنگ عمومي جامعه اسلامي
شرح هدف از اين پايان نامه ارائه يک تحقيق موضوعي روشمند در قران کريم و تبيين ماهيت قرآني - حديثي قرض الحسنه جهت بهرهمندي فرد و اجتماعي از آثار و برکت آن مي باشد لذا سعي در پاسخ يابي به سوالاتي چون تعريف قرض الحسنه در بيان قرآن و حديث چيست و جايگاه آن کدام است؟ آيا فرهنگ قرض الحسنه در جامعه کنوني با مفهوم قرآني - حديثي آن سازگار است؟ را دارد . براساس فرضيات تحقيق قرض الحسنه در اختيار قرار دادن وقت مال است به غير و جايگاه آن عبارت از اين است که بعنوان نوعي از زکات در کنار زکاتهاي واجب و مستحب در جهت برآوردن نيازهاي مومنين در رفع فقر از جامعه عمل مي کند و ارزشهاي اخلاقي و رفتاري مرتبط با قرض الحسنه در فرهنگ قرآني - حديثي با فرهنگ رايج آن در جامعه کنوني سازگار نيست . تحقيق حاضر که به روش کتابخانهاي انجام يافته مشتمل بر دو فصل است فصل اول تعريف و جايگاه قرض الحسنه را بطور کامل شرح مي دهد فصل دوم تفاوتهاي مفهوم قرآني - حديثي قرض الحسنه با مفهوم رايج آن در جامعه اسلامي را به طور کامل شرح مي دهد براساس نتايج تحقيق قرض الحسنه مورد توجه قرآن و سنت ، علاوه بر رفع نياز نيازمندان و حل مشکلات آنان ، در جهت تزکيه نفس ، زدودن گناهان و تربيت نفساني قرض دهندگان بسيار موثر است علاوه براين ، قرض الحسنه از جهت مادي و معنوي ، داراي آثار و برکت فراوان دنيوي و اخروي مي باشد که خداوند به قرض دهندگان عطا مي نمايد و دو نکته اساسي در رابطه با مفهوم قرض الحسنه با تعريف قرآني - حديثي مورد تاکيد است يکي گيرنده اصلي قرض حسن، خداوند است و اوست که از بندهاش قرض مي خواهد و لذا تمامي رفتارها و برخوردهاي قرض دهندگان بايد بر اين اساس تغيير يابد و مورد توجه واقع شود و دوم نوع قرضي که خداوند خواسته و در قرآن کريم بر آن تاکيد نموده است قرض حسن است و بر همين اساس شايسته است بندگان خداوند همواره در جهت حسن بودن و حسن ماندن قرضي که مي دهند دقت و مواظبت نمايند تا از آثار و برکات فراوان آن محروم نگردند .
تاريخ اثر ۱۳۸۱ مشخصه ظاهرى ه، ۳۰۷ ص، جدول، نمودار
شماره بازيابى ۲۱۲ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان آسيب شناسي حکومت ديني با تاکيد و بررسي بحرانهاي موجود در حکومت اميرالمومنين علي (ع)
پديدآور اصلى صحرائي، محمدطيب
موضوع عدالت // حکومت مطلوب // آفات // حکومت ديني // دوران خلافت امام علي // انقلاب اسلامي ايران // چالشها // اشرافيت // اشرافيون اقتصادي اجتماعي (ناکثين) // اشرافيون نژادپرست (قاسطين)
شرح انديشمندان سياسي همواره در ذيل موضوع حکومت مطلوب به دو مقوله اهداف و آرمانهاي حکومت و نيز آسيبها و آفتهاي آن توجه جدي داشته اند چرا که رسيدن به اهداف بدون رفع و دفع آفتها ممکن نخواهد بود. از سوي ديگر تجربه بشري نشان مي دهد که نه پرداختن به ويژگيهاي بايسته حاکمان نخبه گرايي سياسي و نه ترسيم ساختارهاي حکومتي بايسته به تنهايي ما را به حکومت مطلوب رهنمون نخواهند بود و بنابراين رويکرد سومي لازم است که حاکي است حکومت مطلوب محصول انسانهاي خوب در ساختار خوب است. حکومت ديني هم از آنجا که يکي از انواع اداره امور بشر است به لحاظ عمومي و هم از آنجا که دين به عنوان يک نظام سياسي اجتماعي در راس آن قرار مي گيرد و با عميق ترين لايه هاي وجودي انسان رابطه دارد سطور ويژه قابليت تجزيه و تحليل از اين منظر را داراست به نظر مي رسد تجربه انقلاب اسلامي و شکل گيري حکومت ديني در ايران از بسياري جهات شبيه روند بعثت پيامبر اکرم (ص) و تشکيل حکومت ديني پس از آن است يکي از راههاي تعالي و بالندگي انقلاب اسلامي مي تواند بازبيني و عبرت آموزي از تاريخ صدر اسلام و تحليل صحيح آن باشد. حکومت اميرالمومنين علي (ع) تنها حکومتي است که پس از رحلت پيامبر اکرم به وسيله امام معصوم و به مدت متنابهي تشکيل شده و ادامه داشته است لذا بررسي مسائل اين حکومت و حواشي آن و نيز تبارشناسي چالشهاي موجود در آن نه تنها براي ما که براي تمامي حکومتهاي ديني مهم و راهگشا خواهد بود. از آفات عمده خطرناک حکومتها و به ويژه حکومتهاي ديني، اشرافيت و استقرار آن در ارکان و ابعاد مختلف حکومت است البته نفوذ اين فرهنگ يا تن دادن به تبعات آن در اقشار جامعه نيز مشکل و عميق تر ريشه اي تر خواهد بود. جمعيت پراکنده اعراب پيش از اسلام که آداب و رسوم مشترکشان از جمله خوي خود بزرگ بيني، تکبر و اشراف منشي، باعث تفرقه و واگرايي آنها مي شد بر اثر تربيت اسلام و پيامبر(ص) قدم در مسير رشد کمال نهادند و مدارج خوبي کسب کردند ليکن مدت همراهي آنها با اسلام آنقدر نبود که بتواند جامعه اي پايدار در مسير تکامل ايجاد کند. لذا حکومت خلفاي سه گانه پس از پيامبر اکرم و جريانات داخلي و خارجي جهان اسلام باعث خطرناکتر از حالت اول نيز بود سه چالش اصلي و خونين زمان اميرالمومنين (ع) ريشه در مساله اشرافيت و تقابل آن با محور حکومت حضرت يعني عدالت داشت. جنگ جمل را ناکثين که از لحاظ روحيه صاحبان مطامع، زياده طلبان اقتصادي و طرفداران تبعيض (اشرافيت اقتصادي و اجتماعي) بودند ايجاد کردند. جنگ صفين و فتنه قاسطين ريشه در اشرافيت خانوادگي و تکبر و نفاق و بازگشت اسلام آورندگان تحت سايه شمشير به مناصب حکومتي داشت و ثمره شوم اين دو جنگ زاينده فتنه تحجر و کج فهمي منحرفان مدعي دين شد. در نهايت حضرت شهيد عدالت خويش شدند. عدالتي که مبارزه با انحرافات داخلي سرزمين اسلامي که از مهمترين آنها اشرافيت بود را هدف قرار داده بود.
تاريخ اثر زمستان۱۳۸۱
مشخصه ظاهرى ۲۲۹ص.
شماره بازيابى ۵۲۶س نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان آسيب شناسي ديني بررسي موردي تحجر و روشنفکري (با تاکيد بر ديدگاههاي حضرت امام "ره")
پديدآور اصلى نورآبادي، علي
موضوع تحجر // روشنفکران // آسيبشناسي ديني // خميني، روح الله، رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران // دين
شرح هدف از اين پايان نامه بررسي و شناخت آسيبهاي تحجر و روشنفکري از منظر امام خميني (ره) مي باشد لذا سعي در پاسخ يابي به سوالاتي چون : تعريف هر کدام از دو آفت تحجر و روشنفکري چيست . شاخصهها و ويژگيهاي آنها کدام است؟ علل و عوامل تحجر و روشنفکري چيست؟ پيامدهاي هر آفت کدام است؟ راه علاج و درمان آفات چيست؟ را دارد . براساس فرضيههاي تحقيق آفات روشنفکري از سويي خود معلول آسيبهايي چون سوء فهم و سوء برداشت از مفاهيم و آموزههاي ديني بوده و از سوي ديگر باعث و منشاء آسيبمنديهاي ديگر است . تحجر و روشنفکري باعث ناکارآمدي دين در عرصههاي سياسي - اجتماعي شده و همچنين باعث التقاط در دين مي شود . با از بين بردن علل و زمينههاي ظهور آفات مي توان آنرا درمان کرد . تحقيق حاضر که به روش کتابخانهاي انجام يافته مشتمل بر سه فصل و يک نتيجهگيري است . در فصل اول به بررسي کليات که خود شامل توضيح مفاهيم و بررسي کوتاهي از دين و آسيب شناسي ديني مي پردازد و در فصل دوم به تعريف، انواع، ويژگيهاي سياسي، اخلاقي، معرفتي و اقتصادي و پيامدها تحجر و روشهاي درمان آن مي پردازد در فصل سوم تعريف ، خاستگاه وظايف ، ويژگيها و آفات روشنفکري را مورد بررسي کامل قرار مي دهد . براساس يافتههاي تحقيق تحجر باعث انحطاط و عقب ماندگي دين گشته و متحجران با عدم توجه به شرايط و مقتضيات زمان و مکان باعث ناکارآمدي دين در عرصههاي سياسي - اجتماعي مي گردند . همچنين برداشتهاي روشنفکرانه از مفاهيم و آموزههاي ديني نيز باعث از بين رفتن خلوص دين مي گردد و منجر به يک دين التقاطي مي شود از ديدگاه امام (ره ) راه حل اين دو آفت در وهله اول روشنگري و تبيين درست مفاهيم و آموزههاي ديني است و در مرحله بعد نصيحت کردن ، مبارزه و حتي طرد و اخراج افرادي که داراي چنين تفکراتي هستند و باعث اين آسيبها مي گردند مدنظر قرار مي گيرد.
تاريخ اثر ۱۳۸۱ مشخصه ظاهرى د، ۱۸۱ ص
شماره بازيابى ۲۲۳ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان آموزش معارف اسلامي بر پايه رشد و تکامل درک ديني
پديدآور اصلى باهنر، ناصر
موضوع تعليمات ديني // کودکان // نوجوانان // روانشناسي مذهبي
شرح هدف از نگارش پايان نامه حاضر اين بوده است که اولا" اين توجه داده شود که آموزش ديني نيز بايد براساس مباني روان شناختي و مراحل رشد و تکامل درک آدمي صورت پذيرد و اگرچه دين در مقام ثبوت، واحد است، اما درمقام اثبات، قالبها و روشهاي گوناگون مي يابد. ثانيا" مجموعهاي، هرچند مختصر، ازمهمترين مباحث مورد نياز علاقمندان و دست اندرکاران آموزش ديني کودکان، بويژه در دوره ابتدايي تهيه و تنظيم گردد. لذا، اين رساله تلاش دارد تابه دو پرسش مهم که در طول يکديگر واقع شدهاند پاسخ گويد:۱- کودک در رشد و تکامل درک ديني از چه دورههايي عبور مي کند و ويژگيهاي آنها چيست؟ ۲- با توجه به ويژگيهاي اين دورهها و درک او از مفاهيم ديني، آموزش مفاهيم ديني چگونه بايد صورت گيرد؟ تحقيق حاضر با استفاده از روش کتابخانهاي انجام يافته و مباحث آن در پنج فصل تنظيم شده است: در فصل اول، براي آشنايي بيشتر با ويژگيهاي کودک، رشد و تکامل او از ابعاد گوناگون مورد بحث قرار مي گيرد. در فصل دوم از دورههاي مختلف رشد درک ديني و ويژگيهاي مربوط به آنها بحث مي شود تا مشخص گردد که در سنين مختلف اين تفکر بر چه پايههايي استوار است و محدوده تواناييهاي کودک در فهم مسائل مذهبي چگونه است. فصل سوم به بيان درک کودکان و نوجوانان از برخي مفاهيم ديني در سنين مختلف مي پردازد تا مربي با اين آگاهي پاي در دنياي تصورات کودکان بنهد و آموزش خود را به سمتي سوق دهد که خاميهاي تفکراتشان را بتدريج زدوده آنان را براي ورود به سطوح بالاتر تفکر و درک صحيحتر از مفاهيم ديني آماده سازد. فصل چهارم به بيان کلياتي در زمينه آموزش ديني اختصاص يافته است که در هريک از شيوههاي آموزش مفاهيم ديني بايد مدنظر قرار گيرد. در فصل پنجم که به عنوان نتيجه مباحث پيشين قلمداد مي شود، تلاش بر اين است که با توجه به مباني و اصول مطروحه، شيوههاي مناسب در زمينه آموزش معارف اسلامي به کودکان پنج تا دوازده سال پيشنهاد گردد.
تاريخ اثر آبان۱۳۷۱ مشخصه ظاهرى ل، ۳۵۴ ص. جدول، نمودار
شماره بازيابى ۶۸ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان الگوهاي وحدت اسلامي از ديدگاه مصلحان ديني معاصر
پديدآور اصلى مختاري، مجيد
شرح سستي و عقب ماندگي مسلمانان در چند قرن اخير موضوعي نيست که هيچ انديشمند مسلماني بتواند نسبت بدان بي تفاوت باشد لکن در اين ميان خصوصا در اواخر قرن سيزدهم هجري (۱۹.م) و همزمان با فروپاشي عثماني برخي مصلحان ديني برجسته در دوران معاصر با توجه به آموزه هاي وحياني و شناسايي رابطه مستقيمي ميان تفرقه و افول مسلمانان به بررسي تفصيلي علل تفرقه و انحطاطا مسلمين و ارائه راهکارهاي اصلاح اين وضعيت پرداخته اند که آگاهي از آراء و استفاده از تجربيات ايشان براي افرادي که مي خواهند در اين مسير گام بردارند، لازم است اين پژوهش نيز با همين منظور و در راستاي مواجهه با تحولات اخير جهاني که جريان استکبار با هدف سرکوب جريان اسلام سياسي با بهانه قرار دادن حوادثي چون عمليات بيستم شهريور (۱۱سپتامبر)- جبهه خود را بيش از پيش منسجم مي سازد بعنوان اقدامي مقدماتي انجام شده است. در فصل اول پايان نامه (کليات) ابتدا به اجمال مباني وحدت اسلامي و ريشه هاي تفرقه در قرآن بررسي شده و مشخص مي شود که توحيد مبناي امت واحده است. در ادامه به پيشينه وحدت و افتراق جهان اسلام در مقاطع مختلف پرداخته شده و چگونگي تلاش ائمه (ع) براي حفظ يکپارچگي جامعه اسلامي در قرون نخستين و شدت يافتن جريان تفرقه و انحطاط در قرون اخير به اختصار توضيح داده مي شود. فصل دوم به آراء و راهبردهاي سيدجمال الدين اسدآبادي به عنوان پيشگام نهضت اتحاد اسلام در دوران معاصر اختصاص يافته و ديدگاهها و اقدامات متنوع او در ارتباط با اقشار مختلف جامعه و در سطح منطقهاي و بين المللي تبيين مي شود. فصل سوم در مورد ارزيابي آراء مهمترين شاگردان مکتب اتحاد اسلام سيد جمال الدين (عبده؛ کواکبي، رشيد رضا و اقبال لاهوري) مي باشد که با توجه به شرايط اسفناک جوامع اسلامي در نيمه اول قرن چهاردهم (۲۰م.) بر اقدامات اصلاحي تدريجي؛ حرکتهاي فرهنگي و رويکردهاي روانشناختي تاکيد داشته اند اما فصل چهارم به برخي از مهمترين مصلحان ديني برجسته در نيمه دوم قرن اختصاص يافته (مودودي؛ سيدقطب و امام خميني (ره) که با توجه به اختلافات بنيادين مباني اسلام و جريان غالب غرب و در پي شکست عملي ساير مکاتب در جوامع اسلامي صراحتا" به ارائه الگوهاي انقلابي پرداخته و از لزوم دگرگوني هاي اساسي در ساختار هاي جوامع به اصطلاح اسلامي و نهايتا" اتقلابي جهاني سخن گفته اند و در مقام عمل نيز (بويژه حضرت امام خميني (ره) گامهاي موثري در راستاي طرح خويش برداشته اند در بخش پاياني جمع بندي و نتيجه گيري مي آيد که در آن به برخي از مهمترين موانع وحدت در جهان اسلام اشاره مي شود.
تاريخ اثر تابستان ۱۳۸۳ مشخصه ظاهرى ج ، ۲۱۹ص.
شماره بازيابى ۴۸۴س نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان بررسي رويکرد استاد مطهري "قدس سره" به سنت و تجدد در حوزه انديشه ديني
پديدآور اصلى سوزنچي، حسين
موضوع مطهري، مرتضي // تجدد // تفکر ديني // اسلام // تجديد حيات فکري // سنت و تجدد // مقتضيات زمان و مکان
شرح هدف از اين رساله، سامان دادن سخنان پراکنده استاد مطهري به صورت يک نظريه منسجم براي تبيين امکان ديندار زيستن در جهان معاصر است.مباحث پايان نامه در دو بخش تنظيم شده است. بخش اول با عنوان کليات، مشتمل بر چهار فصل است. در فصل اول، تاريخ مواجهه ايرانيان با تجدد بررسي شده است. در فصل دوم، عوامل موثر بر موضعگيري متفکر در مساله سنت و تجدد بحث شده است. فصل سوم به روش هاي ممکن براي بررسي مساله سنت و تجدد و همچنين سيري که هر متفکر در پاسخگويي به اين مساله اتخاذ مي کند اختصاص دارد. فصل چهارم محورهاي پژوهشي مختلفي که ذيل مدخل سنت و تجدد قابل بررسي است مورد مداقه قرار گرفته است. بخش دوم پايان نامه ذيل چهار فصل به بررسي مساله سنت و تجدد نزد استاد مطهري پرداخته است . تاريخچه زندگاني و تحولات فکري استاد مطهري در فصل پنجم، نگاه استاد مطهري به راه حل هاي پيشينيان در فصل ششم، مباني مهم در مواجهه استاد مطهري با سنت و تجدد در فصل هفتم و بالاخره راه حل استاد مطهري براي معضل سنت و تجدد در فصل هشتم آمده است. براساس نتايج حاصل از تحقيق، استاد مطهري مساله سنت و تجدد را بيشتر تحت عنوان "امکان ديندار زيستن در جهان معاصر" مي ديد. وي با توجه به مباني فلسفي خود (رئاليسم) نيازي به تئوري پردازي در حوزه مباحث نظري احساس نمي کرد. اما در حوزه عملي، پس از کنار نهادن پارههاي تحريف شده دين و انحرافات زمانه نوين، براي جمع بين اسلام اصيل و مقتضيات زمانه راه حل خود را در دو مرحله مکمل هم مطرح کرده است. در مرحله اول، با طرح نظريه فطرت، در حوزه انسانشناسي، درصدد اثبات امري ثابت در وجود انسان است تانياز هميشگي وي به دين را مدلل سازد. و در مرحله دوم، پس از قبول وقوع تغييراتي در احتياجات واقعي انسان، با استفاده از مباحث مطرح دراصول فقه، به بيان مکانيسم دروني اسلام براي انطباق يافتن با اين مقتضيات زمانه مي پردازد. نظريه وي، اگرچه کاملا" بي اشکال نيست، اما براي حل اين معضل، به نحوي که نه به خلوص دين لطمهاي وارد شود، و نه به توانايي دين در برخورد با معضلات زمانه، راهي را براي محققان و انديشمندان بعدي باز کرده است
تاريخ اثر پائيز۱۳۷۸ مشخصه ظاهرى ۲۸۵ ص.: جدول
شماره بازيابى ۱۵۰ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان بررسي مقايسهاي استدلال فطرت و استدلال تجربه ديني در انديشه شهيد مطهري و گاتينگ
پديدآور اصلى صيدي گواري؛ محمد
موضوع استدلال براي اثبات وجود خدا // فطرت // تجربه ديني // مطهري // گاتينگ
شرح يکي از مهمترين حوزه هاي دانش بشري حوزه دين شناسي است. اين حوزه از اين جهت اهميت مي يابد که دين نقش فعالي در ساختار جامعه و فرد ايفا مي کند و در حوزه هاي ديگر معرفت بشر مانند انسان شناسي؛ جهان شناسي؛ اخلاق؛ جامعه شناسي ؛ حقوق و سياست تاثيرگذار است. محوري ترين حوزه دين شناسي بحث وجود خداوند است که استدلالهايي در رد و اثبات آن بيان شده است دو نوع از استدلالهاي مثبت وجود خداوند که بر مبناي دريافتهاي دروني انسان صورت پذيرفته است استدلال تجربه ديني و استدلال فطرت است. از جمله کساني که از طريق تجربه ديني در صدد اثبات وجود خدا برآمده است گري گاتنيگ است شهيد مرتضي مطهري نيز با عطف نظر به نظريه فطرت از آن اثبات وجود خدا استفاده مي کند. اين تحقيق بر آن است تا بر تقرير دو استدلال تلاش اين دو دانشمند را به نمايش بگذارد و ضمن ارائه تاريخچه دو استدلال مباني و نقدهاي آن دو بيان کند و در پايان مقايسهاي بين دو استدلال به عنوان نتيجه تحقيق صورت دهد. مباني استدلال فطرت ذات گروي وجود فطريات واقع نمايي ادراکات مبناگروي است مباني استدلال تجربه ديني وقوع تجربه ديني واقع نمايي تجارب و حجيت روش استقرايي است نقد استدلال تجربه ديني دوري بودن آن است و نقد استدلال فطرت ابطال ناپذيري آن است دو استدلال در روش مباني و نتيجه قابل مقايسه هستند.
تاريخ اثر پاييز۱۳۷۸ مشخصه ظاهرى ۱۴۳ص.
شماره بازيابى ۲۷۶ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان بررسي و نقد نظريه پلوراليزم ديني و تبيين تلقي اسلام از پلوراليزم ديني
پديدآور اصلى حسيني سروري، سيد حسن
موضوع پلوراليزم ديني // پلوراليزم در دين // معناداري گزاره هاي ديني // تجربه ديني // پلوراليزم در حقايق ديني // پلوراليزم نجات رستگاري
شرح هدف از اين پايان نامه بررسي و نقد نظريه پلوراليزم ديني و تبيين تلقي اسلام از پلوراليزم در دين است لذا سعي در پاسخ يابي به سوالاتي چون آيا با پذيرش نظريه تجربه ديني مي توان پلوراليزم ديني را نتيجه گرفت ؟ آيا مدل معرفت شناسي کانت مي تواند مبناي پذيرش پلوراليزم ديني باشد ؟ آيا براهين تکافو ادله نجات و هدايت عام الهي مقدمات لازم را براي اثبات نظريه پلوراليزم ديني در خود دارد؟ فلسفه تکثر اديان از ديدگاه اسلام چيست؟ نظريه وحدت حقه اديان در تکثر واقعي اديان (پلوراليزم در دين ) چگونه تبيين مي گردد؟ آيا نظريه پلوراليزم ديني با خاستگاهها و مباني خاص خود قابل تسري به نظريه پلوراليزم در دين است؟ را دارد . براساس فرضيه تحقيق مبناي تجربه ديني در توجيه و تبيين پلوراليزم ديني ناتمام است تجربه ديني محور اصلي و اوليه قبول اديان است نظريه تفکيک بين دجربه و تجربه آنچنان که هست نمي تواند مبناي پذيرش پلوراليزم ديني باشد مبناي معرفت شناسي کانت در توجيه و تبيين پلوراليزم ديني ناتمام است . براهين تکافو ادله و هدايت عام الهي و نجات مقدمات لازم را براي اثبات و استنساخ نظريه پلوراليزم ديني را در خود دارد حمل اسلام بر مابقي اديان و بالعکس از نوع حمل حقيقيه و رقيقيه است با استفاده از مباني فلسفي تشکيک تکثر اديان در وحدت حقيقي دين تفسير پذير است نسخ در اسلام به معني تکامل مي باشد در نظريه پلوراليزم در دين وحدت حقيقي دين در کثرت واقعي اديان تفسير و توجيه مي گردد با استفاده از مباني فلسفي و مستدلات نقلي نظريه پلوراليزم در دين از ديدگاه اسلام قابل قبول است خاتميت ، جامعيت و اکمليت دين اسلام با نظريه پلوراليزم در دين منافات ندارد نظريه پلوراليزم ديني خاستگاه هاي مسيحي دارد و قابل تسري به حوزه معرفت شناسي اسلام نيست برخي تبعات يا لوازم پذيرش نظريه پلوراليزم ديني با مباني مورد قبول در مباحث دين پژوهي منافات دارد تحقيق حاضر که به روش کتابخانهاي انجام يافته مشتمل بر سه بخش است بخش اول شامل دو فصل است که به بررسي مباحثي مقدماتي و مبنايي مي پردازد اهميت اين بخش از آن جهت است که پس از تعيين حدود و ثغور و مرزبنديهاي بحث به ذکر مباني و اصولي مي پردازد که در ادامه مباحث و بخشهاي بعدي مورد استفاده مبنايي قرار مي گيرد بخش دوم شامل تبيين بررسي و نقد نظريه پلوراليزم ديني است که ابتداء در فصل سوم پيش زمينههاي بحث و سپس در فصل چهارم به بررسي و تبيين مباني و ادله نظريه پلوراليزم ديني از ديدگاه جان هيک مي پردازد و در فصل پنجم همين بخش به نقد و ارزيابي نظريه پلوراليزم ديني از ديدگاه هيک پرداخته است در بخش سوم تبيين نظريه پلوراليزم در دين از ديدگاه اسلام را بررسي مي کند براساس يافتههاي تحقيق در نظريه پلوراليزم ديني ، تکثر اديان معلول تکثر تجارب ديني انسان و به تبع آن تکثر تصورات و پديدارهاي مختلف از خدا و در نهايت تکثر در حقايق و باورهاي ديني است در حاليکه در نظريه مختار پلوراليزم در دين ، تکثر اديان معلول و نتيجه تجلي و ظهور وحدت حقه ديني براي انسان است . در نظريه پلوراليزم ديني علاوه بر اينکه اقسام چندگانهاي از پلوراليزم مورد توجه قرار گرفته است اما ارتباط بين دو نوع اصلي آن ، يعني پلوراليزم نجات و رستگاري ، و پلوراليزم حقايق ديني از وضوح و تبيين کاملي برخوردار نيست ، در حاليکه در نظريه پلوراليزم در دين ، ارتباط و تلازم بين اين دو نوع پلوراليزم مشخص و بين است براين اساس ، پلوراليزم نجات و رستگاري لازمه اصالت تعدد اديان و پلوراليزم حقايق ديني تلقي شده است نظريه پلوراليزم ديني اساسا" و ماهيتا" مسيحي مابانه است به اين دليل که خاستگاهها ، ريشهها ، علل و عوامل بروز و ظهور اين نظريه بر مباني و مبادي معرفت شناسي مسيحيت استوار است در حاليکه نگرش اسلامي درباره پلوراليزم ، واکنش و عکس العمل سلسلهاي از حوادث تارخي و معرفتي نيست بلکه ماهيت شخص به خود را دارا است نظريه تجربه ديني که همسو با ساختار معرفت شناسي کانت و نظريه ديدن وينگشتاين ارائه شده است نه اثبات کننده پلوراليزم در حقايق ديني است و نه پلوراليزم در نجات و رستگاري ادلهاي چون هدايت عام الهي برهان تکافو و نقش برخي اصول مسيحيت که مورد استناد هيک در اثبات پلوراليزم قرار گرفته است مقدمات و مقومات لازم براي اثبات نتيجه مورد نظر را ندارد و از اين حيث اثبات نظريه مورد ادعاء را ندارد.
تاريخ اثر ۱۳۸۰ مشخصه ظاهرى ح، ۴۰۹ ص، نمودار
شماره بازيابى ۲۰۹ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان بررسي و نقد نظريه کثرت گرايي ديني
پديدآور اصلى ملايوسفي، مجيد
موضوعکثرتگرايي ديني // هيک، جان // فلسفه دين
شرح هدف از اين پژوهش بررسي و معرفي پايههاي معرفتي نظريه کثرتگرايي ديني جان هيک است. تحقيق حاضر که به روش کتابخانهاي انجام يافته در چهار فصل تنظيم شده است . فصل اول اختصاص به طرح مساله دارد و در آن از دين شناسي تطبيقي، گونههاي مختلف تعارض بين عقايد ديني و شيوههاي مختلف تبيين عقايد بنيادين متعارض اديان بحث مي شود. در فصل دوم، نظريههاي انحضارگرايي و شمولگرايي ديني مورد بررسي قرار مي گيرد. دآيل کارل بارت و جيمز بورلند در دفاع از نظريه انحصارگرايي و استدلالات کارل رانر در اثبات شمولگرايي ديني در اين فصل بيان مي شود. فصل سوم اختصاص به کثرتگرايي ديني دارد. در اين فصل ابتدا انواع کثرتگرايي ديني بيان شده و سپس ادله هيک در دفاع از کثرتگرايي ديني بررسي مي شود و در نهايت ايرادات وارد بر نظريه کثرتگرايي ديني و پاسخهاي هيک به آنها ارائه مي شود. سرانجام فصل پاياني طي دو بخش به مباني و پيش فرضهاي کثرتگرايي ديني مي پردازد.
تاريخ اثر زمستان۱۳۷۷ مشخصه ظاهرى ب، ۱۲۶ ص.
شماره بازيابى۱۴۲ت نوعپايان نامهزبان اثرفارسي
عنوان تحليل درون ديني مسائل کلامي معاد (ازديدگاه علامه طباطبايي و شيخ مجتبي قزويني)
پديدآور اصلى جعفرزاده فيروزآبادي، محمدکاظم
موضوع معاد // جنبههاي کلامي // معاد جسماني // طباطبائي، محمدحسين // معاد روحاني // قزويني خراساني، مجتبي
شرح هدف از اين پژوهش، بررسي درون ديني مسائل کلامي معاد از ديدگاه علامه طباطبايي و شيخ مجتبي قزويني است. تحقيق حاضر که به روش کتابخانهاي انجام يافته، مشتمل بر سه فصل است. فصل اول، اختصاص به کليات (معاني معاد، معاد از ديگاه فلاسفه و متکلمين و مسائل کلامي معاد) دارد. فصل دوم، به تبيين کيفيت معاد از ديدگاه علامه طباطبايي و شيخ مجتبي قزويني مي پردازد. نهايتا" فصل سوم، به تبيين مسائل ثواب و عقاب، احباط و تکفير، خلود، حساب، ميزان، صراط و لذات اخروي مي پردازد. يافتههاي تحقيق نشان مي دهد که بنابر نص صريح قرآن کريم در اثبات معاد عالم ديگري با ويژگي هاي خاص داريم که مشتمل بر موجودات غير تدريجي است. روح انسان به واسطه تعلقي که به بدن دارد يک نوع اتحادي با آن دارد ولي درعين حال، از يک نوع استقلال از بدن برخوردار است. روح انسان امري ماوراء بدن است و حکمي که بر آن حمل مي شود غير از حکمي است که بر بدن و ترکيبات مادي حمل مي شود. از ديدگاه علامه طباطبايي انسان متشکل از ساخت جسماني و روحاني با دو ويژگي متفاوت مي باشد. در آخرت حشر انسان با هر دو ساحت خواهد بود. روح (انساني) که همراه بدن لاحق است عين همان روح (انساني) است که همراه بدن سابق بود نه مثل آن. ملاک علامه در تبيين کيفيت معاد ملاک وحدت شخصيت يا همان نفس انسان است که نزد خداوند محفوظ است. علامه طباطبايي در برابر معاد قرآني تسليم است اگرچه در برخي موارد جزئي (قائل بودن به تجرد نفس، قوام شخصيصت انسان به ساحت روحاني و ...) بنابر سلوک عقلي که داشته اختلاف نظر با آيه الله قزويني دارد. علامه در رابطه با کيفيت معاد با صراحت نظراتش را مطرح نکرده است و در اين زمينه بنا به مصالحي از ابراز نظر پرهيز مي کرده است ولي آيه الله قزويني در مواجهه با معاد جسماني و روحاني در مقام تبيين آن برآمده است. آيه الله قزويني جهت تبيين معاد جسماني و روحاني پنج اصل مقدماتي ارائه مي دهد که عبارتند از حدوث عالم، خلقت انسان و عوالم آن، خلقت حضرت آدم عليه السلام، ابطال تناسخ و امکان خراب عالم، درزمينه لذات اخروي در قرآن از ميان لذات جسمي "ازواج مطهره" مقدم شده است و در نهايت پس از همه اوصاف نعمت هاي اخروي به برترين و والاترين نعمت بهشت که همان رضوان الهي است اشاره شده است.
تاريخ اثر پائيز۱۳۷۹ مشخصه ظاهرى يه، و، ۱۸۷ ص.
شماره بازيابى ۱۶۳ت
نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان رابطه زعامت ديني و حکومتي از ديدگاه وهابيت
پديدآور اصلى گوهري، محمدجواد
موضوع عربستان سعودي // تاريخ // سياست و حکومت // وهابيه // آل سعود // ابن عبدالوهاب، محمد بن عبدالوهاب // آل سعود، عبدالعزيز بن عبدالرحمن // حکومت اسلامي
شرح هدف از اين پژوهش، بررسي رابطه زعامت ديني و حکومتي از ديدگاه وهابيت است. تحقيق حاضر با استفاده از روش کتابخانهاي انجام يافته و مباحث آن در پنج فصل تنظيم شده است: در فصل نخست فضاي سياسي - اجتماعي جزيره العرب قبل از پيدايش وهابيت بررسي مي شود. فصل دوم به ظهور محمد بن عبدالوهاب و فصل سوم به تطور وهابيت از هنگام استقرار ابن عبدالوهاب در "درعيه" تا سال۱۹۰۲ م مي پردازد. در فصل چهارم حکومت عبدالعزيز بن عبدالرحمن و بالاخره در فصل پنجم حکومت پس از عبدالعزيز مورد بررسي قرار مي گيرد. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد که موسس وهابيت محمد بن عبدالوهاب هميشه از جايگاه بالايي در حکومت سعوديان برخوردار بوده است. او در سالهاي اولين هم پيماني با آل سعود تنها يک عالم ديني، معلم و مفتي نبود بلکه اموري چون آرايش نيروها و رسيدگي به امور داخلي و خارجي را نيز بر عهده داشت. وي با ديگر عالمان ديني در سراسر جزيره العرب مکاتبه داشت و آنان را به وهابيت و پيروي از امير "درعيه" فرا مي خواند. او درتاسيس و اداره دولت و حکومت وهابيان نقش بارزي داشت. تبليغات و تعليمات او بود که وهابيان را منضبط ساخت. فرزندان شيخ محمد بن عبدالوهاب که در طول تاريخ هميشه در صف علماي مذهبي جاي گرفته بودند بعدها در ميان ديگر علما از اهميت و اعتبار ديگري برخوردار شدند. البته اين اهتمام به ايشان نيز بدون پيشينههاي قبلي نبود چه اينان عموما" آن کساني بودند که دست ياري به خاندان سعودي مي دادند و از مساعدت ايشان کوتاهي نمي ورزيدند. همين امر باعث شده بود تا سرنوشت هر کدام از اين دو گروه به سرنوشت ديگري گره خورده و ارتباطي ناگسستني يابد.
تاريخ اثر بهمن ۱۳۷۰ مشخصه ظاهرى ه، ۳، ۳۱۸ ص.
شماره بازيابى ۴۶ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان سياست ديني و روند نوسازس سياسي در جمهوري اسلامي ايران
پديدآور اصلى باقري، رضا
موضوع سياست ديني // نوسازي سياسي // رهيافت بومي - اسلام // جمهوري اسلامي ايران
شرح سياست ديني تفکر و نحلهاي فقهي- کلامي- فلسفي است که حوزه و قلمرو دين (مذهب تشيع) را از حوزه سياست جدا ندانسته و مباني سياست و حکومت را براساس مولفههاي اصلي خود استوار ميسازد. مهمترين دغدغه و اهتمام جريان سياست ديني در دوران معاصر نوانديشي ديني و تعامل آن با سياست و نوسازي با توجه به آموزههاي مغرب زمين بوده است. نظريه امامت، نظريه ولايت فقيه نظريه جامعيت شريعت، پيوند دين و سياست، عقلگرايي، اعتقاد به اصل اجتهاد و اصل مصلحت از جمله مهمترين مباني جريان سياست ديني معاصر ميباشد. در خصوص نوسازي سياسي بايد گفت با انتقاداتي که منتقدان چپگرا و برخي قائلان نوسازي به اين پارادايم غالب وارد ساختند، عصر سلطه اين پارادايم رو به افول نهاد و مکاتب بديلي نظير بازگشت به تاريخ، توسعه پستمدرن، توسعه نظامهاي سياسي جهان سوم و توسعه ديگر مطرح گرديد. علاوه بر مکاتب فوق رهيافت ديگري نيز مطرح گرديد که به رواج جريان بوميسازي در جوامع اسلامي و جهان سوم اشاره دارد. به نظر ميتوان ارکان رهيافت جديد بومي- اسلامي را که در جوامع اسلامي در حال شکلگيري يا تکامل است، چنين دستهبندي نمود: ۱- اعتقاد به مسيرهاي گوناگون نوسازي ۲- احياء مذهب با توجه به مقتضيات جهان مدرن ۳- بوميگرايي. با توجه به اين مقدمات جريان سياست ديني در مواجهه با نوسازي غربي طبق مباني پوياي خود و همچنين براساس رهيافت نوين نوسازي سياسي بومي- اسلامي اقدام به تاسيس، اجراء و استمرار الگوي نوسازي سياسي بومي- اسلامي ميکند. بر اين اساس نوسازي سياسي در جمهوري اسلامي ايران اصليترين ارکان خود را بر (تاسيس جمهوري اسلامي)، (حاکميت قانون اساسي) و (استقرار جامعه مدني) استوار مينمايد.
تاريخ اثر زمستان ۱۳۸۶ مشخصه ظاهرى ۲۶۳ ص.
شماره بازيابى ۵۶۱س نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان سياست ديني و نظم سلطاني با تاکيد بر انديشه سياسي علماي شيعه در عصر صفويه
پديدآور اصلى لک زايي، نجف
موضوع سياست ديني // نظم سلطاني // فلسفه سياسي // گفتمان اصلاح // فقه سياسي // انديشه سياسي شيعه // عصر صفويه // واهمگرايي
شرح انديشه سياسي شيعه، در عصر صفويه، در پرتو چه شرايط ذهني و عيني شکل گرفت و باعث چه نوع مناسباتي ميان علماي شيعه، به عنوان حاملان سياست ديني و سلاطين صفوي، به عنوان نظم سلطاني شد؟ آنچه آمد پرسش اصلي رساله حاضر است. نخستين تلاشها در پاسخگويي به پرسش مذکور صرف يافتن نظريه اي در باب "معنا" شد. نگارنده در اين بخش تلاش کرده است تا نظريه معنايي متخذ از اصول فقه شيعه ارائه کند.با توجه به اينکه نظريه معناي ارائه شده کشف معناي انديشه و عمل سياسي را در گرو بررسي شرايط ذهني و عيني تکوين انديشه و عمل سياسي مي داند، بخش دوم و سوم رساله به توضيح و تبيين مباني، اصول و قواعد انديشه و عمل سياسي علماي شيعه پرداخته است. فرازماني و فرامکاني بودن مباني باعث مي شود تا انديشه و عمل سياسي علماي شيعه، در طول تاريخ، دچار گسست نشود. اصول و قواعد عليرغم ثبات از انعطاف برخوردار هستند. شرايط سياسي و اجتماعي عصر صفوي در بخش سوم مورد بحث قرار گرفته است تا نشان دهنده زمينه هاي عيني تکوين انديشه و عمل سياسي عالمان شيعه در عصر صفويه باشد. بخش چهارم انديشه سياسي فيلسوفان مهم عصر صفوي: ميرداماد، ميرفندرسکي، صدرالمتالهين و فيض کاشاني و مناسبات آنها با حاکمان صفوي را مورد بحث و بررسي قرار داده است. مهمترين دستاورد اين بخش تبيين مکتب حکمت سياسي متعاليه است که بطور کلي جوهره اصلي آن نظمي معارض نظم سلطاني است. هرچند به لحاظ شرايط و مقتضيات، امکان معارضه با سلطنت وجود نداشته و اقدامات عملي از حد گفتمان اصلاح فراتر نرفته است. در بخش پنجم انديشه سياسي فقهاي مهم اين عصر: محقق کرکي، محقق اردبيلي، شيخ بهايي، شيخ علي نقي کمره اي، محقق سبزواري و علامه مجلسي و مناسبات آنها با حاکمان صفوي تبيين شده است. تاکيد بر نظريه لزوم رهبري جامعه شيعي توسط مجتهد حکيم و اعلم از يافته هاي اساسي اين بخش است. براين اساس بر پادشاه شيعي واجب است از مرجع شيعي اطاعت نمايد. در مجموع دستاورد رساله در پاسخ به پرسش اصلي اين است که مناسبات شکل گرفته ميان عالمان شيعه، به عنوان حاملان سياست ديني و پادشاهان صفوي به عنوان عاملان نظم سلطاني در بخش هاي روبنايي از قبيل لزوم عمل به فقه اسلامي، کمک به مردم و عدالت همگرايي داشته و در حوزه بنيادها از قبيل نظام سياسي مشروع واگرايي داشته است. براي اشاره به همين وضعيت مفهوم "واهمگرايانه" ارائه شده است. به لحاظ فکري، انديشه هاي سياسي اصلاحي برخاسته از آموزه هاي ديني، مقتضيات زمان و مکان و مقدورات و امکانات از عوامل و دلايل اصلي شکل گيري مناسبات واهمگرايانه بوده است. واهمگرايي محصول تداوم در مباني و اصول تفکر و تغيير در سياحت انديشه و عمل سياسي مقيد به شرايط است.
تاريخ اثر زمستان۱۳۸۲ مشخصه ظاهرى ۳۹۷ص.
شماره بازيابى ۴۷۸س نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان علل دين گريزي و تضعيف باورهاي ديني از ديدگاه استاد مطهري
پديدآور اصلى ملکي بيرجندي، اکبر
موضوع مطهري، مرتضي // دين // دينداري // باور ديني // دين گريزي // آسيبشناسي ديني
شرح هدف از اين پايان نامه علل دين گريزي و تضعيف باورهاي ديني از ديدگاه استاد مطهري است تحقيق حاضر که به روش کتابخانهاي انجام يافته مشتمل بر يک مقدمه، دو بخش و شش فصل مي باشد در مقدمه به طور اجمال هدف و انگيزه نگارنده از انتخاب چنين موضوعي بيان مي شود اول کليات موضوع و به عبارتي پيش درآمدي براي ورود به اصل مباحث پايان نامه است که خود شامل سه فصل است در فصل اول به بررسي و تبيين مفاهيم محوري بحث پرداخته و در فصل دوم بطور مبسوط و تفصيلي بيان مي دارد که موضوع پايان نامه ذيل چه مبحثي از علوم قرار دارد و در فصل سوم براي شناخت کامل تر موضوع ، تاريخچه و افرادي که در طول يکي دو قرن اخير کمر همت براي اصلاح در دين گماشتهاند را بيان و به معرفي افرادي پرداخته که استاد مطهري در آثار خويش از ايشان بعنوان کساني ياد مي کند که درد دين داشتهاند و در پي نوسازي دوباره دين بودند و لذا نگارنده به بيان ويژگيهاي اصلاحي و محاسن روش هر يک به نحو اجمالي پرداخته است بخش دوم با عنوان عوامل دين گريزي و تضعيف باورهاي ديني شامل سه فصل است در فصل اول عوامل جامعه شناختي اين مساله را از ديدگاه استاد مطهري مورد بحث و بررسي قرار داده يعني تمام عللي که به نحوي با جامعه و اجتماع دينداران ارتباط دارند و هر يک نيز به نوعي تاثيرگذار بر تزلزل دينداري افراد مي گردد، را مورد شناسايي و تحليل قرار مي دهد در فصل دوم که خود مشتمل بر دو گفتار است عوامل معرفتي و فردي دينگريزي و تضعيف دينداري را در دو گفتار مجزا يعني عوامل معرفتي و عوامل فردي به طور مبسوط با استناد به نظرات استاد مطهري مورد بررسي قرار مي دهد در فصل سوم يک جمعبندي از کل پايان نامه و پيشنهاداتي ، علاوه بر راه حلهايي که در آخر هر يک از عناوين موضوع مطرح شد ، بيان مي گردد براساس نتايج حاصل از تحقيق استاد مطهري از جمله متفکران و عالمان ژرف انديشي بود که تلاش مي کرد تا تمام زواياي مهجور و مغفول و آسيب ديده دين را به طور معقول و منطقي و به زبان روز به دينداران بشناساند لذا با استفاده از نظرات و آراء استاد مطهري علل و عواملي که موجب مي گردد تا پايههاي اعتقادي و باورهاي ديني ، دينداران در يک جامعه ديني سست و متزلزل گرد . در دو محور جامعه شناختي و معرفتي فردي مورد شناسايي قرار داده و با بررسي آنها راههاي نويني را در جهت آگاهي دادن و مصون نگاه داشتن جامعه از آن آفات در راستاي اعتلاي اسلام ناب محمدي ارائه دهد براساس پيشنهاد تحقيق بيان و تبيين معارف ديني به زبان روز و همه فهم توسط افراد متخصص ، سيستمي کردن نظام تبليغ بر مبناي نيازمنديهاي روز جامعه ، کوشش و تلاش در رفع ناهنجاريهاي اجتماعي ، اهتمام ويژه به مسائل و مشکلات و شبهههاي اعتقادي مردم بخصوص نسل جوان ، تلاش در فرهنگ سازي ديني به اين معنا که دينداري و عمل به فرايض و اعمال عبادي و احکام شرعي نه تنها عقب ماندگي نيست بلکه ضامن سلامت خود و جامعه است، استفاده از دين در جهت رسيدن به منافع و مطالع مادي و دنيوي از آنجا که در ديد و منظر مردم باشد و عدم صدق متوليان ديني در گفتار خويش و عمل به آن يکي از شايعترين موارد کمرنگ شدن معتقدات ديني مردم است را بطور کامل در جامعه پياده نمائيم.
تاريخ اثر ۱۳۸۱مشخصه ظاهرى ح، ۱۶۶ ص
شماره بازيابى ۲۱۵ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان معقوليت گزارههاي ديني (بازخواني نظريه غزالي)
پديدآور اصلى جعفري ندوشن، شهاب
موضوع عقلگرايي // ايمانگرايي // بنيانانگاري // معقوليت // تيپولوژي
شرح در اين پايان نامه نظريه غزالي و اظهارات پراکنده وي با محوريت چگونگي معقول بودن گزارههاي ديني؛ بازسازي شده است. پس از بيان معاني گوناگون معقوليت و حيطه هاي گوناگون معقوليت که عمدتا به دو معقوليت استدلالي و غير استدلالي قابل تقسيم است فقراتي از سخنان و روش غزالي که با حيطه هاي معقوليت عنوان شده در کليات قابل انطباق است گردآوري شده است. در مقام داوري و جمع بندي در ميان اظهارات به ظاهر متناقض غزالي ابتدا اين اظهارات را با توجه به عامل زمان مورد بررسي قرار دادهايم. در اين ميان روشن شد که اظهارات غزالي قبل از تحولات روحي و فکري صرفا در مقام نقد و نقض روشن جويندگان مختلف حقيقت بودهاست و وي در تمامي دوران حيات فکري خود (چه قبل از خروج از نظاميه و چه بعد آن) تنها يک روش را در وصول به حقيقت کاملا کارآمد مي ديده است که همان روش صوفيه است اما اينکه غزالي در آخرين آثار خود نيز روش هاي مختلف و متنوع جويندگان حقيقت همانند روش استدلالي و يا حتي تقليد کورکورانه عوام را البته با شرايطي معتبر و مکفي مي داند ناشي از يک آموزه بسيار مهم در ميان صوفيه يعني به رسميت شناختن تيپولوژي و تفاوت ميان انسانهاي گوناگون است . در جمع بندي غزالي گزارههاي ديني را معقول مي داند اما اين معقوليت مراتب و درجاتي دارد که ناظر به تفاوت انسانهاست . اگر چه کاملترين نوع توجيه گزارههاي ديني مبتني بر ادراکات و مکاشفات صوفيانه است.
تاريخ اثر زمستان۱۳۸۳ مشخصه ظاهرى ۱۵۹ص.
شماره بازيابى ۲۶۵ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان معناداري گزاره هاي ديني (نقد و بررسي ملاک تحقيق پذيري)
پديدآور اصلى نقد علي، محسن
موضوع معرفتشناسي ديني // گزاره هاي ديني // پوزيتيويسم منطقي // جان هيک // مرگ // ابطال پذيري // تحقيق پذيري
شرح پيش فرض معناداري نزد گذشتگان يکي معنادار بودن مفردات و ديگري رعايت نکات و قواعد نحوي و دستوري است، ولي امروزه يکي از مسائل عمده در معرفت شناشي ديني اثبات معناداري گزاره هاي ديني است و معنادار بودن و بي معنائي اين گزاره ها به سرنوشت و سعادت بشر گره خورده است. در واقع در کلام سنتي تعيين صدق و کذب گزاره هاي ديني محل اصلي مناقشه بود و هيچکس در اصل معناداري گزاره هاي ديني ترديد روا نمي داشت، اما با پيدايش مکتب پوزيتيويسم منطقي عده اي از فلاسفه تحليلي مشرب اصل معناداري گزاره هاي ديني را مورد ترديد قرار دادند و با ارائه معياري به نام "اصل تحقيق پذيري" مدعي شدند که گزاره هاي ديني فاقد محتوا و مضمون معرفت بخش اند و بر هيچ امر واقعي دلالت ندارند و از اينرو حکم يا تصديق به معناي دقيق کلمه به شمار نمي آيند. پوزيتيويسم منطقي به سرعت به مکتبي فراگير تبديل شد ولي به همان سرعتي که در ابتدا رشد کرد با مواجه شدن با مشکلات متعدد تقريبا" از ميان رفت، هرچند تاثيراتي بر نحوه تفکر و استدلال و منطق زبان گذارد. اصلي ترين آموزه آن مکتب يعني اصل تحقيق پذيري معنا گزاره هاي متافيزيک، اخلاق و الهيات را مورد هجوم قرار داد. اينها مدعي شدند که اين گزاره ها نه تحليلي اند و نه به لحاظ تجربي تحقيق پذير پس فاقد معناي شناختاري اند و مضمون معرفت بخش ندارند. البته در اين ميان پاره اي از فيلسوفان تحليلي مشرب معيارهاي ديگري براي معناداري ارائه دادند، از جمله برخي معيار کم ادعاتر تاثير پذيري و برخي نيز معيار ابطال پذيري را به ميان آوردند و عده اي نيز نظريات غير شناختاري و کارکرد گرايانه را در باب گزاره هاي ديني مطرح نمودند. بايد توجه داشت که ملاک تحقيق پذيري و جانشينهاي تجربي آن نمي تواند ملاک معناداري گزاره هاي ديني باشد و براي بررسي معناداري اين گزاره ها از ملاک واحدي نمي توان استفاده کرد و اگرچه برخي از گزاره هاي ديني ناظر به واقع و واجد مضمون معرف بخش اند، ولي اين گزاره ها مي تواند سمبليک (نمادي)، تمثيلي و ... باشد .
تاريخ اثر ۱۳۸۰ مشخصه ظاهرى ب، ۱۲۴ ص.
شماره بازيابى ۱۸۸ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران
عنوان معناداري گزاره هاي ديني (نقد و بررسي نظريه ابطال گروي)
پديدآور اصلى اکبري، بهمن
شرح دانشمنداني چون آنتوني فلو ، بازيل و ديگران نظريه ابطال پذيري در حوزه گزارههاي ديني مورد بررسي قرار داده و آنتوني فلو با استفاده از اصل ابطالپذيري تجربي معنا سعي کرد گزارههاي ديني را در قلمرو تجربه و آزمون مورد ارزيابي و محک قرار دهد که ثمره آن بي محتوايي و تهي انگاري گزارههاي ديني است اين پايان نامه سعي در رد اين ادعا دارد و با ارائه سوالاتي چون ۱- وجه اشتراک ملاک ابطالپذيري تجربي معنا با تحقيق پذيري تجربي معنا در باب گزارههاي ديني چيست ۲- لوازم ملاک ابطال پذيري تجربي معنا کدام است ۳- آيا مي توان ابطال پذيري تجربي معنا را ملاکي براي معناداري گزارههاي ديني دانست . که در اين رابطه فرضيههايي به اين شرح ارائه مي شود چون ۱- ملاک ابطال پذيري تجربي معنا همانند تحقيق پذيري تجربي معنا ، گزاره هاي ديني را فاقد معنا تلقي مي کند ۲- براساس ملاک ابطال پذيري تجربي معنا پذيرش اين اصل منجر به حرف گروي در باب گزاره هاي ديني و تهي انگاري آنها مي شود ۳- ملاک ابطال پذيري تجربي معنا به دلايل اشکالات فراوان آن نمي تواند ملاکي براي معناداري گزارهها ، به خصوص گزارههاي ديني محسوب شود تحقيق حاضر که به روش کتابخانهاي انجام يافته مشتمل بر سه بخش و يک جمعبندي در انتها مي باشد که در فصل اول پيشينه ملاک معناداري در فلسه و الهيات را مورد بررسي قرار داده و سپس در فصل دوم به تبيين نظريه ابطال گرايي پرداخته و در فصل سوم به نقد و بررسي نظريه ابطال گرايي مبادرت و آنها را مورد ارزيابي قرار داده است . و در انتها اينگونه نتيجه مي گيرد که ديدگاه ابطال پذيري تجربي معنا به دلايل داشتن اشکالات فراوان و از جمله بي اعتبار شدن خود اصل فرضيه بدليل نبود شواهد تجربي دال بر ابطال آن ، بي اعتبار شده و نمي تواند ملاکي براي معناداري گزارهها ، بخصوص گزارههاي ديني مطرح شود .
تاريخ اثر ۱۳۸۱ مشخصه ظاهرى و، ۲۲۲ ص
شماره بازيابى ۲۲۰ت نوع پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران زبان اثر فارسي
عنوان نقش تجربه ديني در توجيه باورهاي ديني
پديدآور اصلى اسکوئيان، عباس
موضوع تجربه // ديني // تجربه ديني // توجيه // باور
شرح برهان تجربه ديني يکي از مهمترين براهين در اثبات وجود خداست از آنجا که اين تجارب شخصي اند. انتقال آنها به غير دشوار است. بواسطه اين مشکل برخي برهان تجربه ديني را در توجيه باورهاي ديني؛ برهاني نامتغير دانستهاند.آنها لااقل مي توانند بگويند که تنها واجدان اين تجربه مي توانند در باور خود به وجود خداوند موجه باشند بنابراين در اينجا دو سئوال مطرح مي شود: ۱- آيا تجربه ديني، باورهاي ديني را موجه مي کند و آيا نقدها مي توانند آنرا متغير سازند؟ ۲- آيا اين برهان مي تواند باور ديگر متدينين را که چنين تجربهاي ندارند موجه سازد؟ براي پاسخ به اين سئوالات، بايد مهمترين استدلال به نفع تجربه ديني، يعني استدلال بر مبناي وفاق عرفا و همچنين برخي نقدهاي مهم، چون آثار ديني مشابه، داورهاي روان گردان و اسکيزوفرني، مورد نظر قرار گيرد. اين تحقيق مسائل ذکر شده را در کنار مطالعه و تحليل مفاهيم تجربه ديني موضوع اصلي خود قرار دادهاست و مي کوشد تا نشان دهد که تجارب ديني مي توانند توجيه گر تجربه ديني باشند اما تنها براي صاحب آن تجربه.
تاريخ اثر تابستان۱۳۸۲ مشخصه ظاهرى ۱۴۲ص.
شماره بازيابى ۲۴۵ت نوع پايان نامه زبان اثر پايان نامه دانشگاه امام صادق - واحد برادران
بسم الله الرحمن الرحيم