پاسخ حضرت آیت الله العظمی آقای صافی گلپایگانی مد ظله العالی در دفاع از لباس روحانیت

باسمه تعالی شأنه

حضور مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی آقای صافی گلپایگانی مد ظله العالی

سلام علیکم

 احتراماً یکی از اساتید دانشگاه‌های کشور، مدتی است حتی در برخی از جلسات جذب اعضای هیأت علمی یکی از پژوهشگاه‌های کشور، ایده "روحانیت حوزه‌های علمیه منهای لباس" را دنبال می‌کند و مدعی است لباس روحانیت جزیی از روحانیت به‌شمار نمی‌آورد و روحانیون لازم نیست مقید بدان باشند وی این موضوع را از اقتضائات دوران جدید به شمار می‌آورد. با عنایت به این موضوع، خواهشمند است نظر شریف خود را در زمینة پرسشهای زیر برای اطلاع مؤمنین و رفع شبهات و تردیدها بفرمایید:

1. آیا روحانیون باید التزام به لباس متداول روحانیت (عبا، قبا و عمامه) داشته باشند؟ یا امروزه دیگر نیازی به التزام بدان نیست؟

2. آیا لباس روحانیت حوزه‌های علمیه پاسداشت سنت پیامبر اکرم (ص) و عمامه‌گذاری پاسداشت واقعه غدیر خم است یا آنکه پدیده‌ای است تاریخی که در هر دورانی تاریخی می‌توان جلوه و شکل جدیدی داشته باشد؟

3. حکم درآوردن لباس روحانیت و استفاده گاه‌به‌گاه و دلبخواهی از آن چیست؟

با احترام ملتمس دعای خیرتانحضرت آیت الله العظمی آقای صافی گلپایگانی

 


جواب : شماره استفتاء  105726 شماره دفتری 13 / 1 / 1393

  

بسم الله الرحمن الرحیم

علیکم السلام و رحمۀ الله

بسیار واضح است که سیره سلف حوزه‌های مبارکه علمیه از ابتدا تاکنون این بوده است که مومنین آنها را با این لباس مقدس می‌شناخته و محل مراجعه آنها بوده اند و فکر مذکور در سوال اشتباه و مورد اشتباه کاری‌های بسیار می‌شود و عزیزانی که به این لباس مقدس ملبس شده‌اند باید همیشه به آن مزین باشند که حضور آنها با این لباس در جامعه تبلیغ دین و مکتب است.

انشاء الله موفق باشید.

 22 جماد الاولی 1435 

 


 اخبار     معرفی     کتاب‌ها     مقالات   یادداشت‌ها  مصاحبه‌ها    سخنرانی‌ها       

وحدت اسلامی  بخش ویژه مناسبت های مذهبی  سخن علمای معظم اسلام   

ویژه حوزه علمیه مشهد                درسگفتار  روش تحقیق  

 در خصوص از میان رفتن پاره‌ای از مطالب وب‌نوشت

مصاحبه با خبرگزاری نسیم - در باب اهمیت کار بزرگ علامه مجلسی رحمه الله تعالی

 منبع خبرگزاری نسیم

 http://nasimonline.ir/detail/News/918337/162

کامیار صداقت ثمرحسینی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با «نسیم» ضمن معرفی علامه مجلسی و آثار مکتوب وی به بیان وجوه تمایز مجموعه بحارالانوار  پرداخت. آنچه از نظر میگذرانید، مشروح این گفتگو است.

نسیم: علامه مجلسی؛ صاحب کتاب شریف بحارالانوار و آثار ایشان را به‌طور مختصر معرفی نمایید.
ثمر حسینی: مرحوم علامه محمدباقر مجلسی(ره) (معروف به مجلسی دوم) زاده به سال 1047 و متوفی سال 1111 هجری قمری است. او معاصر با حکومت شاه سلیمان و شاه حسین صفوی (آخرین پادشاه سلسله صفوی) است. علامه مجلسی در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش محمدتقی (معروف به مجلسی اول) از شاگردان برجسته شیخ بهایی بود. از اساتید او علاوه بر پدر فاضلش می‌توان به عالمانی همچون شیخ حر عاملی(ره) ، ملاصدرا(ره) ، محمد صالح مازندرانی(ره)، ملا محسن فیض کاشانی(ره)، و بسیاری دیگر اشاره کرد.

علامه مجلسی دارای دو دسته آثار به زبان عربی و فارسی است آثار فارسی او بالغ ‌بر 50 رساله است که علاوه بر رواج عقیده، اقدام مهمی برای رواج زبان فارسی بوده است. از میان آن‌ها می‌توان به کتاب‌هایی چون «زاد الحیاۀ»، «حیاۀ القلوب»، «عین الحیاۀ» و «حق الیقین» اشاره کرد که کتاب اخیر آخرین اثر علامه مجلسی بوده است.
آثار عربی او علاوه بر بحارالانوار، بالغ ‌بر 12 کتاب می‌شود که برخی از آنان همچون شرحی که بر اصول کافی نوشت، خود مشتمل بر دوازده مجلد است.

نسیم: بزرگ‌ترین اثر علامه یعنی بحارالانوار را با ویژگی‌های خاص آن تشریح نموده و بفرمایید وجه تمایز این اثر از بقیه آثار حدیثی شیعه چیست؟
ثمرحسینی: ابتدا باید اشاره داشت که میان تألیفات عصر درخشان پیشگامان بزرگی چون کلینی و صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی و سید مرتضی و شیخ طبرسی و ... با تألیفات عصر علامه مجلسی تفاوت بسیار است. مرحوم استاد دکتر سید جعفر شهیدی در مقاله‌ای که در یادنامه علامه امینی نوشته است و بسیاری دیگر از صاحب‌نظران به این موضوع اشاره‌ کرده‌اند. دوران علامه مجلسی به اعتباری دوران فترت است که نهایت هنر و کمال در این دوران فهم عالی از کلمات متقدمان و تقریر مطالب گذشتگان است. با این توضیح، علامه مجلسی، همچون استادش مرحوم شیخ حر عاملی، در دوران خود بسیار خوش درخشیده است. اما علامه مجلسی کار مهم دیگری نیز انجام داد.
برای درک اهمیت کارهای علامه مجلسی باید توجه داشت که او در درجه اول مُحدث و کتابشناس و نُسخه‌شناسی بزرگ است که بر حفظ میراثِ روایی شیعه که بدان سخت دل‌بسته بود، نهایت اهتمام داشت. مهم‌ترین اثر علامه مجلسی بحارالانوار با عنوان کامل «بحارالانوار فی الأحادیث المرویۀ عن النبی و الأئمۀ من آله الأطهار» است که در اصل 25 مجلد (جمعاً 44 کتاب و 2489 باب) است (مجلد پانزده آن در موضوع اخلاق، در دو مجلد منتشرشده است.) نگارش این اثر سی ‌و پنج سال به طول انجامیده است و اول‌بار دوره بحارالانوار توسط مرحوم حاجی امین الضرب اصفهانی در تهران منتشر و بعدها چاپ‌های مختلفی از آن در ایران و دیگر کشورها شده است.

علامه مجلسی در تألیف بحارالانوار کوشیده است تا اصول اربعمائه و آثار روایی مهجوری را که در معرض نابودی قرار داشته‌اند، احیا کند و البته در نگارش بحارالانوار، کمتر از کتب اربعه شیعه (یعنی اصول کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب و استبصار) و نیز نهج‌البلاغه استفاده کرده است. گاه در مواردی روایت را نقل کرده، گاه شرحی بر آن نوشته است و یا موضع خود را درباره حدیث بیان می‌کند. در این مسیر طرح و روش و نگارش از اوست، و پاره‌ای از شاگردانش او را یاری داده‌اند.

برای فهم بهتر دلیل نگارش بحارالانوار اجازه دهید مثالی ملموس از دوران معاصر زده شود. یکی از اقدامات اصلی وهابی‌های سعودی در حملات خود به عراق و شهر مقدس کربلا، نابودی هدفمند کتابخانه‌های خطی نفیسی بود که در آنجا وجود داشت. هم‌اینک نیز می‌بینیم که گروه‌های تروریستی موسوم به داعش با سیطره بر موصل و دیگر مناطق عراق و شام، در پی نابودی کتاب‌های مرجع اسلامی و آثار و ابنیه تاریخی هستند.
وقتی میان یک ملت با مراجع اعتقادی و فرهنگی آن فاصله ایجاد شود و وقتی ارتباط نسل جوان با منابع اصلی اعتقادی خود کاهش ‌یابد، صدمات جبران‌ناپذیری بر فرهنگ و عقیده آن ملت وارد می‌شود؛ به‌عبارت‌دیگر آن‌ها می‌کوشند تا با خشکاندن ریشه‌ها، درخت را از میان ببرند، نه آنکه تنها جلوی میوه اش را بگیرند. نمونه‌هایی از این موضوع در طول تاریخ شیعه به چشم می‌خورد. با این نگاه خواهیم دید که نگارش بحارالانوار اقتضای دوران علامه مجلسی برای حفظ میراث روایی یعنی حفظ موجودیت شیعه است. ازاین‌رو، علامه مجلسی کوشید ارتباط میان شیعیان با مراجع اصلی آن از میان نرود و ازاین‌رو سراغ اصول اربعمائۀ رفت. خود این اقدام فوق‌العاده ارزشمند و پژوهشی سترگ است، ممکن است نقدهایی بر آن موضوع باشد،

علامه مجلسی در بحارالانوار درصدد جمع‌آوری روایات بوده است و در موارد متعددی تصریح دارد که مدعی صحیح بودن هر آنچه در بحار آمده است، نیست. به‌طورکلی از دید شیعه تنها کتاب صد درصد درست و مصون از تحریف و تغییر، قرآن مجید است و سایر کتاب‌ها قابل‌بررسی و نقد و نظر هستند؛ بنابراین مشاهده می‌شود که برخی همچون علامه طباطبایی(ره) نقدهایی بر بحارالانوار نوشته‌اند، هرچند متأسفانه ناتمام باقی ماند.
امام خمینی (ره) در کتاب کشف‌الاسرار درباره بحارالانوار معتقد است که بحار خزانۀ همه اخباری است که به پیشوایانِ اسلام نسبت داده‌شده؛ چه درست باشد یا نادرست؛ و مجلسی درصدد آن نبوده است که کتابی بنویسد که دستورات و قوانین اسلام را در آن جمع کند و درست و نادرست را از هم جدا کند که این کار وظیفه متخصصان و علمای اسلامی است که بدان رجوع می‌کنند.
برخی از اندیشمندان بزرگ اسلامی نیز همچون علامه سید محسن امین پیشنهاد تهذیب بحارالانوار را داده‌اند؛ هرچند علمای بزرگ شیعه در بررسی روایات همواره متکی بر اصول معتبر شناخت حدیث بوده‌اند تا شهرت کتاب‌ها و یا نام افراد. در حاشیه این را نیز باید افزود که برخی از نقدهای وارده بر آثار علامه مجلسی، بیشتر ناشی از قرائت نادرست و گاه مغرضانه از آن است. وجود مثلاً روایتی ضعیف در یک منبع روایی را نباید دستاویزی برای زیر سؤال بردن کل آن اثر قرار داد؛ و بحث در این زمینه مجال دیگری را می طلبد
البته ابعاد دیگری از اظهارنظرهای نادرست نیز موجود است. برای مثال، یک دسته از اظهارنظرهای نادرست از سوی شرق شناسان بیان‌شده است، مانند آنچه ادوارد بروان تأکید دارد که علامه مجلسی در عالم رؤیا دیده‌شده که گفته است که از تمام اعمالش تنها دادن سیب به یک فرد یهودی موجب نجاتش شد. استاد دکتر مهدی مهدوی دامغانی در نقد گفتار ادوارد براون می‌نویسد که مأخذ او کتاب «قصص العلماء» است و براون خود درباره آن کتاب آورده است که آن را در ایام تعطیل عید پاک سال 1923 م خوانده است و از میان مطالب بیهوده و خزعبلات آن مقداری اطلاعات گران‌بها کسب است! و چگونه با چنین قضاوتی، آن کتاب را مأخذ پژوهش درباره علامه مجلسی کرده است؟ و جالب آن است که در کتاب قصص‌العلماء این خواب غلط و رؤیای کاذب معرفی‌شده است و ادوارد براون به‌عمد قبل و بعد ماجرا را نقل نکرده است و نظیر این‌گونه مثالها بسیار است.

نسیم: وضعیت نقل حدیث و نگارش آن در میان شیعیان چگونه بود که علامه مجلسی احساس ضرورت به تألیف کتابی چون بحارالانوار کردند؟
ثمرحسینی: برای درک صحیح صورت‌مسئلۀ علامه مجلسی بهتر است به مثالی عینی از دوران کنونی توجه کنیم. یکی از شیعه ستیزان معروف سلفی وهابی، احمد بن سعد حَمْدان الغَامدی بود که استاد مطالعات عالی گروه عقیده در دانشگاه ام‌القری بود و در همین اواخر از دنیا رفت. غامدی در کتابش با عنوان «التشیع نشأته و مراحل تکوینه» با این پیش‌فرض نادرست که «قدیمی‌ترین نسخه یک اثر روایی حتماً صحیح‌ترین آن است» بیان کرده است که چون برخی از مصححان «اصول کافی» و یا «من لا یحضره الفقیه» از نسخ متأخر استفاده کرده‌اند، پس آن کتاب‌ها فاقد ارزش است. البته توجه شود که برخلاف تصور غامدی، نسخ خطی کتاب اصول کافی تنها متعلق به سدة یازدهم قمری به بعد نیست و نسخ پیش از آن نیز موجود است ازجمله نسخه‌ای است موجود در «کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی» به تاریخ کتابت «ربیع‌الاول 675 ق» و آن نسخ چاپ سنگی که غامدی فکر می‌کند به قرن یازده و دوازده تعلق دارند، درواقع از این نسخه گرفته‌شده‌اند و از آن پیش‌تر نیز موجود است؛ اما مسئلۀ مهم‌تر موضوعی است که مرحوم استاد جلال‌الدین هُمایی در کتاب «مختاری نامه» اش بیان کرده و دقت در گفتار او اهمیت کار علامه مجلسی را می‌رساند. استاد همایی می‌نویسد کسانی که از راه قدیمی بودن نسخه‌ها حکم به صحت آن می‌کنند و برای نسخة جدید نسبت به نسخة قدیم ارزش کمتری قائل هستند، سخت در اشتباه‌اند؛ زیرا که هیچ دلیلی وجود ندارد که به‌طور مثال کاتب قرن دهم حتماً نسخة خود را از نسخة قرن نهم گرفته باشد و کاتب قرن هفتم نیز از روی نسخة قرن هشتم استنساخ کرده باشد. چه‌بسا کاتب قرن دهم نسخة خود را از روی نسخة قرن پنجم برگرفته باشد، ولی کاتب قرن نهم از نسخه‌ای همزمان با خود استنساخ کرده باشد.
این مقدمه را عرض کردم تا مشخص شود که حفظِ آثار گذشتگان و به‌ویژه مراجع اصلی روایی و اعتقادی شیعه تا چه اندازه اهمیت دارد و این بصیرت علامه مجلسی را در زمانه‌اش نشان می‌دهد که متوجه اهمیت استنساخ از نسخه‌های خطی متقدم بود و کوشید تا آن‌ها را با نظمی جدید در ابواب مختلف بحارالانوار ارائه دهد و از دستخوش حوادث مختلف نجات دهد.


نسیم: آیا می‌توان ادعا کرد بحارالانوار مجموع همان اصول اربعمائه شیعه است؟
ثمرحسینی: بخش جالب‌توجهی از اصول اربعمائه شیعه در بحارالانوار ثبت‌شده است؛ هرچند بسیاری از روایات شیعه به دلایل مختلفی به دست ما نرسیده است. در اینجا لازم است کمی در خصوص این اصطلاح سخن گفته شود. شیعه احادیث خود را از ائمه معصومین (ع) اخذ می‌کند. اصحابِ هر یک از ائمه اطهار (ع) مانند سلیم بن قیس هلالی، از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) و یا زراره و محمد بن مسلم، از اصحاب امام صادق (ع) که احادیث را در رساله‌هایی می‌نوشتند که در اصطلاح محدثان شیعی موسوم به اصل و مجموع آنان اصول است.
از این‌رو در کتاب‌های رجال درباره اصحاب ائمه می‌نویسند: له اصل و یا له اصلان و یا له اصول (یعنی او دارای یک اصل و یا او دارای دو اصل و یا او دارای چند اصل است)؛ و مجموع این اصول بسیار بوده است که علمای شیعه چهارصد کتاب یا همان اصل را از میان چهار هزار یا شش هزار کتاب انتخاب کردند و این‌چنین به آن اصول اربعمائه اطلاق شد و کتب اربعه شیعه از روی آن‌ها تألیف شده است.

یادداشت در خبرگزاری نسیم سنت - علمای امامیه در دفاع از مسلمانان شیعه و سنی

منبع - خبرگزاری نسیم
کامیار صداقت ثمرحسینی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،در سال‌های اخیر پاره‌ای از افراد کوشیده‌اند تا به اشکال مختلف با وحدت و همکاری اسلامی میان شیعه و سنی مقابله کنند. آنان ایده وحدت را ایده‌ای بی‌حاصل می‌دانند و با استفاده از گفتمانی توهین‌آمیز به مقدسات اهل سنت، به جای هفته وحدت از هفته برائت سخن به میان می آورند؛ اما آیا این رویه و سیرة علمای بزرگ اسلامی بوده است؟ برای پاسخ دادن به این پرسش باید کمی به گذشته باز گردیم. در جریان هجوم دولت‌های متفق اروپایی به خلافت عثمانی، مجموعه‌ای ارزشمند از فتاوی علمای شیعه در دفاع از اسلام و اهل سنت منتشر شد که خوشبختانه بایگانی شده است. این فتاوی بر وجوب دفاع از سرزمین اسلام (آن زمان خلافت عثمانی) در برابر اروپاییان تاکید دارد. بررسی ظرایف و تعابیر تقریبی و وحدت بخش به‌کار رفته در آنها خود تألیف مستقلی را می‌طلبد.
اینکه علمای بزرگ شیعه و شاگردان مکتب سامراء (میرزای بزرگ شیرازی) از شیعیان می‌خواهند تا در لیبی با دشمنان اسلام بجنگند، فهم عالی آنان را از عالم اسلام و وحدت اسلامی می‌رساند. آیات عظام عبدالله مازندرانی، اسماعیل صدرالدین عاملی، محمدکاظم خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی در فتوایی تاریخی، با وجوب دفاع از لیبی در برابر تهاجم ایتالیا بر جهاد فی سبیل الله به منزله «جهاد بدر و حنین» تاکید دارند.
 
اسامی تنها برخی از آن عالمان چنین است:
 
-آیت‌الله ملا محمدکاظم خراسانی
(1255 – 1329 ه.ق) معروف به آخوند خراسانی از شاگردان سرشناس میرزا محمدحسن شیرازی صاحب فتوای تنباکوست. کتاب معروف او در علم اصول فقه، «کفایة الاصول» نام دارد.
-آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی
 (متوفی 1337 ه.ق) از فقهای بزرگ امامیه در دوران معاصر است. از تألیفات شهیر او می‌توان به کتاب «عروة الوثقی» اشاره کرد. او از شاگردان آیات عظام میرزای شیرازی، سید محمدباقر خوانساری (صاحب روضات الجنات) و میرزا محمد هاشم چهارسوقی خوانساری بود. او پس از میرزای شیرازی یکی از ستون‌های اصلی آموزش فقه در حوزه علمیه نجف اشرف بود. برای مثال، در اثنای حمله ایتالیا به لیبی و تهدید نظامی روسیه به اشغال ایران در قضیه مورگان شوستر، سید محمد کاظم یزدی بیانیه‌ای صادر کرد و در آن بیانیه حکم به جهاد داد. او از هجوم استعماری ایتالیا و روسیه و بریتانیا بر ضد کشورهای اسلامی سخن گفت و مسلمانان را به مقاومت در برابر استعمار و دفاع از استقلال دو کشور ایران و عثمانی فرا خواند. در بیانیه او که به تاریخ 27 نوامبر 1911 م برابر با 5 ذیحجه سال 1329 قمری منتشر شده است، چنین آمده است:
امروز دول اروپایی از هر سو به کشورهای اسلامی حمله‌ور شده‌اند. از سوی ایتالیا به طرابلس غربی هجوم برده و از طرف دیگر روسیه توسط قوای نظامی خود شمال ایران را اشغال کرده و بریتانیا نیز در جنوب ایران دخالت کرده است. این وقایع سبب نابودی اسلام است. بنابراین بر تمام مسلمین از عرب و عجم واجب است که خود را آمادة دفع کفر از ممالک اسلامی نمایند و در این راه از بذل جان و مال، برای اخراج سپاهیان ایتالیا از طرابلس غربی و روسیه و انگلیس از شمال و جنوب ایران کوتاهی نکنند که این از اهمّ واجبات اسلامی است تا به یاری خداوند کشورهای عثمانی و ایران از هجوم صلیبیان مصون و محفوظ بمانند. (الحسنی، 1378: 47)
-آیت‌الله‌العظمی شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء
 از عالمان و مراجع معاصر امامیه (۱۲۹۴ ق - ۱۳۷۳ ق نجف اشرف) و برخاسته از خاندانی اهل علم و وارسته بود. از استادان او می‌توان به آیات عظام سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی، محمدباقر اصطهباناتی، محمدحسن مامقانی و محمدتقی شیرازی اشاره کرد. او اولین شرح را (در چهار جلد) بر کتاب تأثیرگذار «العروة الوثقی» اثر سید محمدکاظم طباطبایی یزدی نگاشته است و پس از رحلت سید محمدکاظم یزدی، زعامت امامیه را عهده‌دار شد.
- آیت‌الله شیخ عبدالله مازندرانی
 (1256 - 1330 ه.ق) از علمای بزرگ حوزه علمیه نجف اشرف و از شاگردان آیات عظام میرزا حبیب‌الله رشتی، شیخ مهدی کاشف‌الغطاء و حاج شیخ مرتضی انصاری بود.
- ملا فتح‌الله غروی شیرازی اصفهانی
 معروف به شیخ الشریعه اصفهانی (۱۲۶۶ ق - ۱۳۳۹ ق) فرزند آیت‌الله محمدجواد نمازی شیرازی است.
- سید مصطفی کاشانی
( ۱۲۶۴ - ۱۳۳۶ه.ق) از علمای معاصر امامیه و از روحانیون مشروطه خواه است. سید ابوالقاسم کاشانی از عالمان مبارز علیه استعمار و سلطه بریتانیا بر ممالک اسلامی، فرزند اوست. از اساتید او در حوزه‌های علمیه اصفهان، تهران و نجف اشرف می‌توان به آیات عظام ملاّ محمد کاشانی، جهانگیرخان قشقایی، محمدباقر اصفهانی، محمدرضا عارف قمشه‌ای و آخوند خراسانی اشاره کرد.
- آیت‌الله میرزا مهدی خراسانی،
فرزند ارشد آخوند خراسانی (1292 - 1364 ه.ق) از شاگردان شیخ زین العابدین شاهرودی و پدرش آخوند خراسانی.
- آیت‌الله حاج شیخ محمدتقی حائری شیرازی
 (1258 – 1338 ه.ق) معروف به میرزای شیرازی دوم از علمای بزرگ شیعه امامیه، رهبر انقلاب عراق موسوم به «ثورة العشرین» است. او از شاگردان برجستة میرزای شیرازی مجدد اول در حوزه سامراء است. مسئله او مسئله اسلام و یاری تمامی مسلمانان در برابر استعمار بود و ساحت پاکش از فرقه گرایی دور است.
- آیت‌الله سید صدرالدین صدر (1291 – 1373 ه.ق) فرزند آیت‌الله سید اسماعیل صدر موسوی عاملی و از شاگردان آیات عظام آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی و میرزای نائینی بود. آیت‌الله سید حسن صدرالدین در پاسخ به استفتایی درباره تکلیف مسلمانان در برابر اعلان‌جنگ دول متفق به دولت عثمانی و حمله به آن کشور به سال 1332 قمری برابر با 1914 میلادی چنین فتوا داد: بسم الله الرحمن الرحیم بر هر متمکن واجب است اگر مَنْ بِهِ الکفایَة نباشد حفظ حدود مسلمین و حفظ بیضة اسلام . الاحقر سید حسن صدرالدین. (رجبی، 1378: 292)
- آیت‌الله سید اسماعیل صدر (1258 – 1338 ه.ق) از علمای بزرگ نجف اشرف، از شاگردان آیات عظام محمدباقر اصفهانی، شیخ مهدی آل کاشف الغطاء، فرزند شیخ علی کاشف الغطاء و نوه شیخ جعفر کاشف الغطاء  و میرزا محمدحسن شیرازی است.
- آیت‌الله محمدحسین قمشه‌ای، آن عالم شهیر شیعه در قرون سیزدهم و چهاردهم هجری (متوفی 1337 ه.ق) او فرزند ابوطالب قمشه‌ای نجفی و ملقب به قمشه‌ای صغیر (کوچک) بود و این لقب به دلیل تمییز بین او و استادش آیت‌الله علی قمشه‌ای، به او داده شد. استاد وی را قمشه‌ای کبیر و او را قمشه‌ای صغیر نامیدند. از اساتید او می‌توان به آیات عظام ملا حسینقلی همدانی، علی قمشه‌ای کبیر، میرزا حسین خلیلی تهرانی و آخوند خراسانی اشاره کرد.
 
اسامی فوق چهره‌های پرفروغی در تاریخ تشیع بوده‌اند و مجاهدت‌های بسیاری در راه خدمت شیعه و تشیع کرده‌اند. فتاوی آن‌ها در کتاب‌های متعددی ثبت شده است و رساله‌های جهادیه علمای شیعه در آثاری همچون الذریعه اثر جاودان آیت‌الله حاج شیخ آقابزرگ تهرانی مضبوط است. برای نمونه، متن یکی از فتوای آنان را از کتاب «رسایل و فتاوای جهادی شامل رساله‌ها و فتواهای علمای اسلامی در جهاد با قدرت‌های استعماری» آورده می‌شود که توسط آقای دکتر محمدحسن رجبی جمع‌آوری‌شده است.
 
متن فتوا خطاب به خلیفه عثمانی است:
بسم الله الرحمن الرحیم
به سبب هجومی که از هر طرف بر اسلام شده، عالم اسلامیت در هیجان است. ماها به صفت ریاست مذهبیه بر هشتاد میلیون نفوس جعفری که در ایران و هندوستان و سایر نقاط است متفقاً وجوب هجوم جهادی و دفاعی را حکم نمودیم. و بر عموم مسلمین تجزیة مسببین اراقة دمای اسلام، و صیانت دین محمد صلوات‌الله‌علیه فرض عین است، و به خاک‌پای پادشاه که حامل امانت مقدسة «خرقة سعادت و موزة مبارکه» و خادم‌الحرمین الشریفین و خلیفة اسلام است، عرض و اعلام می‌نماییم که دریغ نفرمایند از دادن لواء الحمد نبوی صلی علیه و آله به مسلمانان که از اقطار عالم برای دفاع جمع خواهند شد. زمان محافظة سیاست اروپا گذشت. استرحام می‌شود که به‌مقتضای شریعت و شأن خلافت فرمان بفرمایید.
محمدحسین الحائری المازندرانی، عبدالله المازندرانی، سید اسماعیل ابن صدرالدین، محمدکاظم الخراسانی.
 
از سوی دیگر عالمان بزرگی از شیعه در جریان تقریب مذاهب اسلامی، به صورتی جدی فعالیت جدی کرده‌اند. ذکر اسامی همه آن‌ها در اینجا مقدور نیست و تنها به بیان اسامی چند تن از آنان اکتفا می‌شود. امید است در آینده فرهنگی از اسامی و آثار بزرگان این حوزه منتشر شود که بیانگر وسعت و عظمت آنان باشد.
 پاره‌ای از اسامی آن‌ها عبارت‌اند:
 
- آیت‌الله‌العظمی سید حسین بروجردی
 از مراجع بزرگ مذهب امامیه در دوران معاصر بوده‌اند که نقش مهمی در تطور حوزه علمیه قم ایفا کرد. او در نجف اشرف از شاگردان آیات عظام آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی، مرتضی طالقانی و آقا شریعت اصفهانی بود و علاوه بر آن‌ها در حوزه علمیه اصفهان از محضر آیات عظام سید محمدباقر درچه‌ای، حکیم قشقائی و حکیم کاشانی بهره برد. در دوران او حرکت تقریب مذاهب اسلامی رشد چشمگیری یافت
- آیت‌الله محمدحسین کاشف الغطاء
- علامه سید محسن امین عاملی
 (1284 - 1371 ه.ق) از علمای بزرگ امامیه در عصر حاضر است. او در حوزة علمیه نجف اشرف، از شاگردان آیات عظام رضا همدانی صاحب کتاب «مصباح الفقیه»، آخوند خراسانی، محمدباقر نجم‌آبادی و شریعت اصفهانی بود. برجسته‌ترین اثرش «اعیان الشیعه» در ده مجلد است که مجلد اول آن به معرفی مذهب اهل‌البیت و پاسخ به پاره‌ای از شبهات پیرامون عقاید و اعمال پیروان آن اختصاص دارد.
- آیت‌الله علامه میرزا خلیل کمره‌ای
(1317 – 1405 ه.ق) فقیه، مفسر، حکیم معاصر مذهب امامیه، از شاگردان آیات عظام عبدالکریم حائری یزدی، ملا محمد بیدهندی، سید احمد جاوه‌ای، میرزاعلی اکبر یزدی است. او همدرس و هم مباحثه مرحوم حضرت امام خمینی بود و خاطرات او از دوران جوانی امام خمینی بسیار اهمیت دارد. از شاگردان او در تفسیر قرآن می‌توان به علامه سید مرتضی عسکری اشاره کرد.
- آیت‌الله سید محسن حکیم
 (1306 – 1390 ه.ق) از مراجع بزرگ تقلید امامیه، شاگرد آیات عظام آخوند خراسانی و آقا ضیاء‌الدین عراقی، محمدحسین نائینی و علی باقر الجواهری است.
- آیت‌الله‌العظمی سید روح‌الله مصطفوی خمینی
(1320 – 1409 ه.ق) معروف به امام خمینی، از بزرگان علمای معاصر مذهب امامیه و از شاگردان ممتاز آیات عظام عبدالکریم حائری یزدی، محمدعلی شاه‌آبادی، سید علی یثربی کاشانی، محمدتقی خوانساری، محمد گلپایگانی بودند.
- آیت‌الله سید علی خامنه‌ای
 (متولد 1358 ه.ق مشهد مقدس) رییس‌جمهور منتخب مردم ایران (مهر 1360 – خرداد 1368 ه.ش) و ولی‌فقیه و رهبر انقلاب اسلامی ایران (از سال 1368 ه.ش در پی ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی ره) هستند. تحصیلات ایشان در حوزه‌های علمیه مشهد و قم و کمی در نجف اشرف سپری شد. ایشان از شاگردان آیات عظام هاشم قزوینی، سید جواد خامنه‌ای (پدرشان) و سید محمدهادی میلانی در مشهد مقدس و آیات عظام سید حسین بروجردی، امام خمینی، مرتضی حائری یزدی و علامه طباطبایی در قم هستند.
- آیت‌الله سید محمدتقی حکیم
(۱۳۴۱ق ـ ۱۴۲۳ق) از علمای ممتاز حوزه علمیه نجف اشرف.
- آیت‌‌الله واعظ زاده خراسانی
 از شاگردان برجسته آیت‌الله‌العظمی سید حسین بروجردی و اولین دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.
- آیت‌الله حاج شیخ محمدعلی تسخیری
(متولد 1323 ه.ق نجف اشرف) فقیه و مفسر برجستة معاصر مذهب امامیه و از شاگردان آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر (ره) و امام خمینی (ره) در حوزه علمیه نجف اشرف است. از سمت‌های ایشان می‌توان به دبیر کلی مجمع جهانی تقریب اشاره کرد که در طی آن تلاش‌های بی‌وقفه‌ای را در جهت تحقق وحدت اسلامی و دفاع از کیان اسلام بر ضد مطامع دشمنان و استعمارگران انجام داده ‌است و به‌حق باید او را سفیر فرهنگی جهان اسلام دانست و این تلاش و برنامه همه‌جانبه برای تحقق وحدت اسلامی همگی بر پایة قرآن بوده است.
- آیت‌الله سید علی سیستانی
از شاگردان بنام آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی و از مراجع بزرگ تقلید معاصر شیعه که مواضع و فتاوی تقریبی او در قضایای عراق معروف و مشهود است.
- آیت‌الله علامه سید مرتضی عسکری
مشهور به علامۀ عسکری (۱۲۹۳- ۱۳۸۶ ه.ش) مورخ و محدث معاصر مذهب امامیه و از مرزداران حریم تشیع بود. او در خانواده‌ای روحانی در شهر سامراء به دنیا آمد. از استادان او در قم و نجف اشرف می‌توان به آیات عظام عبدالکریم‌ حائری، شهاب‌الدین مرعشی نجفی، شریعتمدار ساوجی، پایین‌شهری، امام‌ خمینی، میرزا خلیل‌ کمره‌ای، میرزا حبیب‌الله اشتهاردى؛ و آیت‌الله مرعشى شوشترى را درک کرد.
- آیت‌الله حاج شیخ حسن سعید طهرانی
(1298 - 1374 ه.ش) فرزند آیت‏الله میرزا عبدالله چهل‌ستونی تهرانى و نوه آیت‌الله‌العظمی حاج میرزا مسیح تهرانى بود. اصلی‌ترین استادان او در نجف اشرف عبارت‌اند از: آیات عظام سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویى و شیخ حسین حلى. او در سال 1385 ه.ق به تهران آمد و ضمن امامت جماعت مسجد جامع چهل‌ستون تهران و تدریس فقه و اصول و تفسیر، بنای کتابخانه و مدرسه چهل‌ستون و گنجینه قرآن کریم را تأسیس کرد که از کتابخانه‌های مهم قرآنی در شهر تهران محسوب می‌شود. از آثار اوست «الرسول یحدثنا» و «الرسول یدعوکم»؛ و تقریرات درس فقه و اصول شیخ حسین حلی. او از چهره‌های تقریبی معاصر امامیه است و مکاتبات بسیاری با شیوخ برجسته اهل سنت به‌ویژه شیوخ الازهر شریف داشته است که در آن‌ها روح اخوت اسلامی موج می‌زند و درعین‌حال از پاره‌ای از شیوخ وهابی که بر جدایی مسلمانان از یکدیگر فتوا می‌دهند، انتقاد می‌کرد.
 
و باز باید به ادبیات وسیع و پرمعنا دفاع از مسلمانانِ اهل سنت فلسطین نیز پرداخت که در آن نیز به نام‌های بزرگی برخورد می‌کنیم:
 
- امام خمینی
- آیت‌الله سید علی خامنه‌ای (مقام معظم رهبری)
- آیت‌الله سید مصطفی کاشانی
 (متوفی 1340 ه.ش) از علمای بزرگ امامیه و رهبران سیاسی و مذهبی ایران.
- آیت‌الله علامه محمدجواد مغنیه
 (1324 – 1400 ه.ق) از علمای معروف لبنانی و از منادیان تقریب مذاهب اسلامی بود. از استادان سرشناس او می‌توان به آیات عظام سید ابوالقاسم خویی، عبدالکریم مغنیه، (برادر بزرگ‌ترش) محمدحسین کربلایى و سید حسین حمامى اشاره کرد. تفاسیر او یکی «الکاشف» و دیگری تفسیر تک‌جلدی دیگرى به نام «مبین» است. در آثار او محورهای مبارزه با رژیم صهیونیستی و وحدت اسلامی بسیار پررنگ است.
- آیت‌الله‌العظمی سید محمدرضا گلپایگانی
(1316 - 1414 ه.ق) در خانواده‌ای اهل علم و تقوی به دنیا آمد. از استادان او می‌توان به آیات عظام حاج شیخ محمدباقر گلپایگانى، ملا محمدتقی گوگدى، عبدالکریم حائری یزدی، سید حسین بروجردی اشاره کرد که دو شخصیت اخیر بیشترین تأثیر را بر او داشته‌اند. در زمان اقامت اجباری آیت‌الله نائینى و آیت‌الله اصفهانى که بر اثر فشار انگلستان به دولت وقت عراق روی‌داده بود، به خواست آیت‌الله حائری مدتی نیز از محضر آن دو استفاده کرد.
- آیت‌الله محمدعلی اراکی
 (متوفی 1373 ه.ش) از مراجع بزرگ معاصر شیعه
- شهید آیت‌الله مرتضی مطهری
(1298 – 1358 ه.ش) در روستای فریمان در نزدیکی شهر مشهد در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. او از شاگردان حضرات آیات سید حسین بروجردی، امام خمینی، سید محمدحسین طباطبایی بود. از دیگر استادان او می‌توان به بزرگانی چون حاج میرزاعلی آقا شیرازى در اخلاق و عرفان و مرحوم آیت‌الله سید محمد حجت (در اصول) و مرحوم آیت‌الله سید محمد محقق داماد (در فقه) اشاره کرد.
- آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی
 (متولد 1305 ه.ش) فقیه و مفسر و مرجع معاصر پیروان مذهب امامیه است. او از شاگردان آیات عظام موحد در شیراز، سید حسین بروجردی‌، حجت‌ کوه‌کمره‌ای‌ و محقق‌ داماد در قم است. در مدت‌زمان کوتاه اقامتش در نجف اشرف، در درس خارج‌ آیات عظام سید ابوالقاسم خویی‌ و‌ سید محسن‌ حکیم‌ شرکت‌ ‌کرد و در بازگشت از نجف اشرف از آیت‌الله اصطهباناتی‌ و آیت‌الله کاشف‌ الغطاء موفق به اجازه اجتهاد شد.
- آیت‌الله‌العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی
 (متولد 1337 ه.ق گلپایگان)، فقیه و از مراجع معاصر مذهب امامیه است. از استادان او عبارت‌اند از آیات عظام ملا محمدجواد صافى (پدرش) سید محمدتقی خوانساری، سید حسین طباطبایی بروجردی، سید صدرالدین صدر، سید محمد حجت. نیز او در مدت یک سال اقامتش در نجف اشرف محضر درس آیات عظام محمدکاظم شیرازی، سید جمال‌الدین گلپایگانی و محمدعلی کاظمى را درک کرد.
- آیت‌الله حسین نوری همدانی
(متولد 1304 ه.ش) از مراجع بزرگ تقلید شیعه و از شاگردان بنام آیات عظام امام خمینی، سید محمد داماد، سید محمدحسین طباطبایی و سید محمد حجت کوهکمری.و صدها مرجع و عالم بیدار دیگر شیعی که آینده اسلام و مسلمین را در وحدت و نه تفرقه و فرقه‌گرایی دیده‌اند؛ از ایجاد تنفر مذهبی خودداری کرده‌اند و نقشه‌های استعمارگران را نقش بر آب کرده‌اند.
 
استعمارگران جهان اسلام را به مناطق نفوذ خود تقسیم کرده‌اند. البته این گمان که هر که مخالف تقریب مذاهب اسلامی باشد، بی‌تردید دست‌نشانده استعمار غربی است، صحیح نیست. اما باید توجه داشت که استعمارگران غالباً به‌صورت مستقیم وارد عمل نمی‌شوند و اتفاقاً با آگاهی بر زمینه‌های تفرقه و تضاد، ترتیبی می‌دهند تا مسلمانان خود به جان هم بیفتند؛ بی‌آنکه بدانند اصل ماجرا از چه قرار بوده است.
 جریان لندن نشین یاسر الحبیب با توهین به مقدسات اهل سنت می‌کوشد تا برخلاف سیره عملی علمای بزرگ شیعه بسامد آماری واژگان و عبارات برخاسته از فرهنگ تضاد و تعارض را در میان مسلمانان بیشتر کند و این حق و وظیفه هر مسلمانی از شیعه و اهل سنت است که چنین عملی را محکوم کند. با این‌حال، متأسفانه برخی از وب‌گاه‌های ضد تقریبی، خواسته یا ناخواسته، در دام نقشۀ او افتادند و ازاین‌رو از سال 1431ق (2010م) که اقدامات ناپسند یاسر الحبیب در لندن و در سایتِ‌ القطرة (alqatrah.net) و برخی از حامیان او رسانه‌ای شد، مجموعه‌ای وسیع از وب‌گاه‌های ضد تقریبی فعال شدند. هرچند با بیانیه‌های علمای شیعه، و آشکار شدن دشمنی و کینۀ یاسر الحبیب در قبال علمای بزرگ مذهب شیعه مانند آیات سیستانی و بهجت فومنی(ره) و نیز نظام جمهوری اسلامی ایران، نقشۀ انتساب او به شیعه، شکست خورد و این از فضل الهی است.
 همین گروه معدود کوشیدند تا در سال 1435 ق، در برابر «هفتة وحدت اسلامی» که به پیشنهاد مرحوم حضرت امام خمینی (ره) نام‌گذاری شد، «هفتة برائت» را ترویج دهند که همین موضوع بیش‌ از پیش، تقابل آنان را با پیام وحدت‌بخش انقلاب اسلامی ایران و مراجع بزرگ شیعه نشان داد و جدایی آنان را از فرهنگ پرافتخار برادری و وحدت اسلامی نشان داد.
 فرهنگ مورد نظر علمای تقریبی همچون امام خمینی(ره)، بر تفاهم، اتحاد، اولویت دادن به حل مسائل ضروری مشترک، مبارزه با تفرقه و اختلاف‌افکنی، داشتن روحیۀ برادری و جوانمردی در قبال یکدیگر و احترام به دیگر مذاهب اسلامی در عین پایبندی محکم به مذهب خویش تأکید دارد. ایشان در سخنانی گفته‌اند:
همان‌طوری که اهل سنت چهار مذهب دارند که در کنار هم‌اند، مذاهب نمى‏ریزند به جان هم، به‌حسب ظاهر، ما هم که مذهب پنجمى هستیم که مى‏نشینیم باهم، ... خوب، ما مسائل مشترک زیاد داریم، ما در اصول مذاهبمان، اصول دینمان، همه باهم مشترکیم. قرآن، قرآن همه است؛ اسلام، اسلام همه است؛ پیغمبر، پیغمبر همه است. این‌ها مشترکات ما است. در این مشترکات ما باهم باشیم؛ و در مختصات هرکدام براى خودمان عملى داریم و برای خودمان آدابى داریم. این دعوا لازم ندارد؛ اینکه دعوا مى‏شود دعوایى است که آن‌ها ایجاد مى‏کنند در بین ما (صحیفه امام، ‏14/ 508 -507)
 
منابعی برای مطالعه
- صحیفه امام خمینی
- سلیم الحسنی (1378 ش) عالمان شیعه رویاروی استعمار. (ترجمه) محمدهادی باسخواه. مشهد (چاپ اول) انتشارات آستان قدس رضوی (شرکت به‌نشر).
- (تدوین، تحقیق و تحشیه) محمد حسن رجبی (1378 ه.ش) رسایل و فتاوای جهادی شامل رساله‌ها و فتواهای علمای اسلامی در جهاد با قدرتهای استعماری، تهران (چاپ اول) سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
 

به یاد اسوه تقوی و پرهیزکاری؛ مرحوم آیت‌الله شیخ محمد واله کاشمری

به گزارش «نسیم» این نوشتار بخشی از کتاب کامیار صداقت ثمر حسینی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که در آینده نزدیک در دو مجلد منتشر می‌شود. نویسنده این یادداشت را جهت انتشار در اختیار «نسیم» قرار داده تا زوایای مختلف شخصیت علمی و معنوی مرحوم آیت‌الله شیخ محمد واله کاشمری، این عالم محدث را معرفی نماید.

به یاد اسوه تقوی و پرهیزکاری؛ مرحوم آیت‌الله شیخ محمد واله کاشمری

مرحوم آیت‌الله محمد واله کاشمری (1312 - 1375ه.ش) از علمای بزرگ معاصر حوزه علمیه مشهد است. تحصیلات مقدماتی را در مدرسه علمیه حاج شیخ مجتهد اولیائی کاشمر گذرانید و سپس جهت ادامه تحصیل به مشهد مقدس هجرت کرد و از شاگردان ممتاز حضرات آیات میرزا هاشم قزوینی (1270 – 1339 ه.ش) حاج شیخ حسنعلی مروارید (1290 – 1383 ه.ش) و میرزا جواد آقا تهرانی (1283 – 136 ه.ش) در حوزه علمیه مشهد بود. او از خطیبان و محدثان بزرگ معاصر حوزه علمیه مشهد محسوب می‌شود و دروس و جلساتِ درس اخلاق او در مدرسه سعادت و سلیمانیه و برخی از منازل مؤمنین مشهد مثال زدنی بود و در آن یاد علمای بزرگ شیعه را مانند آیات عظام میرزا جواد آقا تهرانی خوانساری و یا کوهستانی و مانندشان را گرامی می‌داشت و از محاسن اخلاقشان سخن‌ها داشت.

مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد واله

کلام اهل ‌بیت (ع) در جانش و جوهر وجودش آمیخته بود. به لحاظ ظاهری بسیار پاکیزه و باوقار و متانت بود ولی رفتار و سلوکش به گونه‌ای بود که اصلاً جلب توجه نمی‌کرد. بر نماز اول وقت تاکید داشت. به زیارت سرور شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) اهتمامی ویژه داشت. خطابه‌هایش بسیار پرشور بود. سادات را همواره گرامی می‌داشت و بسیار صلوات بر محمد و آلش می‌فرستاد. در بسیاری از امور استخاره می‌کرد.
آن اوایل نام مرحوم آیت‌الله واله را و مراتب فضل و کمالش را شنیده‌ بودم و سخت طالب دیدارش بودم. در بسیاری از اطلاعیه‌ها او را حاجی واله خطاب می‌کردند. مایل نبود از عناوین آیت‌الله و مانند آن استفاده کند؛ اصلاً اهل این حرف‌ها نبود، همانند استادش مرحوم آیت‌الله میرزا جواد تهرانی که حاضر نشد سنگ قبری بر مزارش گذاشته شود. آن‌ها دنبال نام و نشان نبودند.

یک روز اطلاعیه‌ای مبنی بر برگزاری دعای ندبه توجهم را جلب کرد که با سخنرانی «حاجی واله» برگزار می‌شد. با جمعی از دوستان طلبه به آنجا رفتیم. هرچه منتظر شدم نیامد. ناگهان از ایشان دعوت کردند و پیرمردی روحانی از کنارم برخاست و بر روی صندلی نشست. بارها او را در حرم مطهر (ع) دیده بودم. او همان روحانی به ظاهر ساده‌ای بود که صبح‌ها، آفتاب‌نزده در سرد و گرم روزهای سال دو زانو در مقابل ضریح حرم مطهر رضوی (ع) می‌نشست و گمان نمی‌کردی که او همان واله معروف باشد. این تواضع و خلوصش هرکس را شیفته‌اش می‌کرد و براستی انسانی ورای تعلقات مادی این دنیایی بود مسایل دنیوی از قبیل شهرت برایش حل شده و پیش‌و‌پا افتاده بود.

یکی از اموری که امروزه گوهری نایاب است، حفظ «سذاجه دینی» است، سذاجه آن فطرت پاک و وضع طبیعی صحیحی است که شائبه‌ای همراه نشده باشد و سذاجه دینی اصطلاحی است که بر پیوند انسان با فطرت دینی‌اش و نیالودن آن با امور غیردینی همچون تجمل‌پرستی و اعمال ناشایست تاکید دارد. به عقیده من ویژگی بارز مرحوم آیت‌الله حاج شیخ واله کاشمری حفظ سذاجه دینی‌اش بود که بر اثر پیوندی ناگسستنی با ثقلین حاصل شده بود. یکی از مهم‌ترین وظایف حوزه‌های علمیه کشور نیز اهتمام به حفظ همین سذاجه دینی است که بحث درباره آن جای دیگری را می‌طلبد.

با بزرگواری پذیرفت بخشی از جامع المقدمات را صبح‌ها بعد از اذان صبح، برای طلاب مدرسه حضرت مهدی (عج) در حرم مقدس رضوی تدریس کند و این تواضع از آن عالم جلیل‌القدر درس‌ها دارد و خاطرم هست قبل و بعد از درس زمین حرم را می‌بوسید.

اَمُرُّ عَلَى الدِّیارِ دِیارُ لَیلى
اُقَبِّلُ ذَا الجِدارِ وَ ذَا الجِدارِ
وَ ما حُبُّ الدِّیارِ شَغَفنَ قَلبى
وَلکِن حُبُّ مَن سَکَنَ الدِّیارِ

بر این دیار می‌گذرم، همان دیار لیلی؛ و بر در و دیوار آن بوسه شوق می‌زنم. عشق به این دیوارها نیست که مرا چنان شیدای خود کرده است، بلکه آن نشانه عشق به کسى است که در آن سکونت دارد.

و این اشعار در رساله «منهج الرشاد لمن أراد السداد» اثر مرحوم آیت‌الله کاشف الغطاء که آن را به عبدالعزیز آل سعود نوشته است، در باب تبرک به قبور صالحان نیز آمده است و خوانده‌ام که پاره‌ای از علمای شیعه زمانی که با ممانعت مأموران سعودی مواجه شده‌اند، با خواندن این اشعار آنان را متوجه اصل ماجرا کرده‌اند. برگردم به اصل موضوع.

درب خانه آیت‌الله واله در خیابان دانش مشهد، به روی طلاب و طالبان علوم آل محمد (ص) همواره باز بود، با روی خوش از آنان پذیرایی می‌کرد. از حیاط کوچک که می‌گذشتی و از پله‌ها که بالا می‌رفتی وارد اتاقی می‌شدی که در آن چند قفسه کتاب بود؛ اگر طلبه‌ای نیاز به کتابی داشت، می‌توانست آن برای مطالعه ببرد. بذل و بخشش در این خصوص بسیار بود ولی از سوی دیگر به پرورش عزت نفس مناعت طبع در طلاب اهتمامی بسیار داشت. در گوشه‌ای از آن اتاق، سماوری روشن بود که خودش از مهمانش پذیرایی می‌کرد و سخن منحصر به اهل بیت و علوم آل محمد (ص) بود.

او محدثی بزرگ بود. با حدیث زندگی می‌کرد، قرائتی عالی از آن داشت و غیرتی دینی بدان. از مدافعان انقلاب اسلامی و امام بود و این را می‌توان در دعاهایش که در پایان جلسات درسش داشت و نوارهای آن موجود است، دریافت. استادش مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی نیز با کهولت سن لباس رزم پوشید و به جبهه‌ها رفت. همواره بر لزوم احترام به علمای دین تاکید می‌کرد و بی‌احترامی به علماء دین را بر‌نمی‌تافت و سبب کوتاهی عمر و بی‌برکتی می‌دانست. این را از این باب نقل می‌کنم که بر خلاف خود آن عالمان بزرگ، معدودی چه بسا بر اثر ناپختگی و یا تند مزاجی رعایت حریم و حرمت علمای دین را نمی‌کنند و گرچه مشرب برخی از علمای مشهد که بعدها از سوی حضرت استاد محمدرضا حکیمی به مکتب تفکیک مشهور شدند، متفاوت با برخی دیگر از مشرب‌ها بود، ولی آنان اساتید اخلاق بودند و حرمت عالمان دین را همچون علامه جلیل‌القدر سید محمدحسین طباطبایی و برخی از شاگردان ایشان و شاگردان آیت‌الله قاضی سخت نگاه می‌داشتند.

هرگاه دل‌تنگ شنیدن احادیث حضرات معصومین (ع) می‌شدیم، از او طلب می‌کردیم. حدیث را می‌گفت و با حوصله می‌نوشت و گاه با احادیثی دیگر آن را توضیح می‌داد. کثرت مراجعات به ایشان باعث شده بود تا با استفاده از اوراق کاربن، چند کپی از هر نوشته‌اش داشته باشد که البته سریعاً نایاب می‌شد.

این را هم بگویم که در مباحث اخلاقی به مجموعه ورام اثر ابوالحسین ورام بن ابی فراس توجه خاصی داشت و از کتاب‌های عملی نیز به کتاب ادعیه احمدیه اثر عارف واصل مرحوم آیت‌الله میرزا احمد آشتیانی عنایت داشت که او نیز عالمی بس بزرگ بود و در حاشیه مطلب عرض کنم که مرحوم آشتیانی کتابی با عنوان  «طرائف الحکم» دارد که گلچینی است بس حکیمانه از روایات شریفه حضرات معصومین (ع) که ذوق عالی مرحوم آشتیانی را در حدیث و حدیث‌شناسی می‌رساند و ادعیه احمدیه را تا جایی که می‌دانم مورد عنایت علمای بسیاری بوده است.

در دعا معتقد بود که نباید چیزی بر کلام معصوم افزود و یا از آن کم کرد. گاه در مراسم دعا مشاهده می‌شود که دعا به ناگهان قطع می‌شود و مجموعه مطالبی در قالب نظم و نثر به آن اضافه می‌شود. وقتی هم که می‌خواست ترجمه روایتی را بیان کند می‌گفت: «قریب به این مضمون» و در حق بیان کلام معصوم (علیه‌السلام) بسیار احتیاط می‌کرد.

یک‌بار برایم این روایت را از حضرت امام صادق علیه‌السلام خواند و برایم نوشت:


«بسم الله الرحمن الرحیم. کَانَ عَلِیٌ‏ علیه‌السلام یَقُولُ: لَاتَغْضَبُوا، وَ لَاتُغْضِبُوا، أَفْشُوا السَّلَامَ‏ وَ أَطِیبُوا الْکَلَامَ‏، وَ صَلُّوا بِاللَّیْلِ وَ النَّاسُ نِیَامٌ، تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِسَلَامٍ» ثُمَّ تَلَا علیه السلام عَلَیْهِمْ‏  قَوْلَ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ: «السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ‏»

 

نمونه ای از دستخط آیت الله فقید حاج شیخ محمد واله کاشمری - این حدیث را در حرم مطهر برایم نوشت و شرح داد.

یک نکته را نیز باید در باب روایت خوانی او عرض کنم. سبک خاصی برای بیان روایت داشت. به گونه‌ای نمی‌خواند که گویی خبری از گذشته می‌دهد؛ بلکه به گونه‌ای می‌خواند که امر و نهی الهی داشت، انجام بده و بالا برو و نه اینکه در این زمینه اطلاعات عمومی داشته باش! یکی از مهم‌ترین بلایایی که بر سر دین‌داری افراد وارد می‌شود، تبدیل اعمال و کردار به حالتی خودکار و اتوماتیک است. حدیث‌ لقلقه لسان نیست و بیان آن و شنیدن آن حضور قلب می‌خواهد. این هنر بزرگ مرحوم حاج شیخ محمد واله بود که بیان هر حدیثش شوق و تازگی می‌آورد، عالم انسان را عوض می‌کرد که این خاصیت احادیث و علوم آل محمد(ص) است. نمونه‌ای از صدایش را از جلسات درس او ضمیمه این نوشتار شده است.

یک‌بار جسارت کردم و از او به یادگاری کتابی خواستم. بهترین انتخاب را کرد: «مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیله» اثر شیخ بهایی (952 – 1030 ه.ق) و با خط خویش روایتی را در صفحه پایانی کتاب نوشت و آن را برایم خواند:

«بسم الله الرحمن الرحیم.حضرت لقمان فرمودند بفرزند خود این مضمون را (مواعظ عددیّه) اذا کنت فی الصلوة فاحفظ قلبک،و اذا کنت فی بیت الغیر فاحفظ عینک،و اذا کنت علی المائدة فاحفظ حلقک،و اذا کنت بین الخلق فاحفظ لسانک»

و بار دیگر در برگه‌ای چنین روایت شریفه را مرقوم کردند:

«بسم الله الرحمن الرحیم
در خصال شیخ صدوق عدد سبع این مضمون است. مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ وَ أَحْسَنَ‏ صَلَاتَهُ‏ وَ أَدَّى زَکَاةَ مَالِهِ وَ کَفَّ غَضَبَهُ وَ سَجَنَ لِسَانَهُ وَ اسْتَغْفَرَ لِذَنْبِهِ وَ أَدَّى النَّصِیحَةَ لِأَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّهِ ص فَقَدِ اسْتَکْمَلَ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ وَ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَهُ».

در کلمه خمس جلد 3 مستدرک سفینه این مضمون هست: خالد یعنی ابو ایوب انصاری تقاضای نصیحت کرد. حضرت(ص) در جواب فرمودند:أُوصِیکَ بِخَمْسٍ بِالْیَأْسِ عَمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ فَإِنَّهُ الْغِنَى وَ إِیَّاکَ‏ وَ الطَّمَعَ‏ فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحَاضِرُ وَ صَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ وَ إِیَّاکَ وَ مَا تَعْتَذِرُ مِنْهُ وَ أَحِبَّ لِأَخِیکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِک».

   آن گونه که به خاطر دارم برخی از روحانیون همچون حجج اسلام آقایان امانی، امیدوار، حسین زاده و برخی دیگر ارتباط بسیار نزدیکی با او داشتند و از خواص شاگردانش محسوب می‌شدند.

   دربارة آن مرحوم نیز حجت‌الاسلام سید حسین هاشمی نژاد نیز فصل پایانی کتاب اکسیر اعظم یا محبت حسین (ع) به شرح حال آن عالم ربانی اختصاص داده است که در آن اثر به کراماتی از آن فقید سعید اشاره شده است که از تکرار آن خودداری می‌شود. علاقمندان به کتاب مذکور مراجعه کنند. نشانی ثابت کتاب در وبگاه کتابخانه ملی ایران چنین است: http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/707340

او سرانجام در زمان اقامت موقتش در شهر کاشمر 22 / 2/ 1375 ه.ش در حال نماز صبح دیده از جهان فرو بست و به سرای باقی شتافت. ماجرای رحلت او را از کتاب حجت‌الاسلام هاشمی نژاد نقل می‌کنم: جناب آقای امیدوار که از گویندگان مشهد و از ارادتمندان به آن عالم عامل بودند، فرمودند:
حدود یک سال مرحوم حاج آقای واله در کاشمر بودند. فرزند ایشان آقای رضا واله به کاشمر به دیدن پدرشان می‌روند و به محضر ایشان عرض می‌کنند نزدیک به یک سال است در کاشمر هستید. علت توقف شما در کاشمر چیست؟ آن مرد خدا فرموده بودند: در مسجد جامع کاشمر شب‌ها حدود یک ربع مسئله می‌گویم و حدیث می‌خوانم. عده‌ای از جوان‌ها به مسجد جذب شده‌اند اگر بیایم مشهد این یک رُبع تعطیل می‌شود و احتمال دارد جوان‌ها از مسجد بروند. آخرین شبی که به مسجد جامع آمدند شب شنبه بود ولی حالشان خیلی نامناسب بود، بقدری که نتوانستند صحبت کنند. با کمک دیگران ایشان را به منزل داعی ایشان جناب آقای فدوی می‌برند. آن شب را تا به صبح رو به قبله نشستند و سر خود را روی زانو نهادند و مشغول ذکر گفتن بودند. تا اذان صبح به همین حال بودند. اذان صبح را که می‌گویند، ایشان را با کمک دیگران به حیاط منزل می‌روند و تطهیر می‌کنند و وضو می‌گیرند و مشغول نماز صبح می‌شوند و یک لبخندی می‌زنند و در حال نماز از دنیا می‌روند.

در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد/ حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

حدیث شریف «الصلوة معراج المؤمن» درباره آن بنده مؤمن خالص خدا محقق می‌شود و عالم حقیقت و معنویت عالم کم‌نظیری را در سحرگاه روز شنبه بیست و دوم اردیبهشت یکهزار و سیصد و هفتاد و پنج هجری شمسی، بیست و دوم ذی‌الحجه یک هزار و چهار صد و شانزده هجری قمری از دست می‌دهد.

پیکر مطهر آن عالم پارسا پس از تشییع با شکوه در صحن آزادی مقابل غرفه 24 دفن می‌شود. روحش شاد و راهش پر رهرو باد 

منبع خبرگزاری نسیم 5 / 6 / 1393 

 


 اخبار     معرفی     کتاب‌ها     مقالات   یادداشت‌ها  مصاحبه‌ها    سخنرانی‌ها   وحدت اسلامی  بخش ویژه مناسبت های مذهبی  سخن علمای معظم اسلام   

ویژه حوزه علمیه مشهد   درسگفتار  روش تحقیق    در خصوص از میان رفتن پاره‌ای از مطالب وب‌نوشت

استفتاء از حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی - جهت اطلاع مؤمنین و رفع شبهات و تردیدها

باسمه تعالی شأنه

حضور مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی آقای وحید خراسانی مد ظله العالی

سلام علیکم

 احتراماً یکی از اساتید دانشگاه‌های کشور، مدتی است حتی در برخی از جلسات جذب اعضای هیأت علمی یکی از پژوهشگاه‌های کشور، ایده "روحانیت حوزه‌های علمیه منهای لباس" را دنبال می‌کند و مدعی است لباس روحانیت جزیی از روحانیت به‌شمار نمی‌آورد و روحانیون لازم نیست مقید بدان باشند وی این موضوع را از اقتضائات دوران جدید به شمار می‌آورد. با عنایت به این موضوع، خواهشمند است نظر شریف خود را در زمینة پرسشهای زیر برای اطلاع مؤمنین و رفع شبهات و تردیدها بفرمایید:

1. آیا روحانیون باید التزام به لباس متداول روحانیت (عبا، قبا و عمامه) داشته باشند؟ یا امروزه دیگر نیازی به التزام بدان نیست؟

2. آیا لباس روحانیت حوزه‌های علمیه پاسداشت سنت پیامبر اکرم (ص) و عمامه‌گذاری پاسداشت واقعه غدیر خم است یا آنکه پدیده‌ای است تاریخی که در هر دورانی تاریخی می‌توان جلوه و شکل جدیدی داشته باشد؟

3. حکم درآوردن لباس روحانیت و استفاده گاه‌به‌گاه و دلبخواهی از آن چیست؟مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی آقای وحید خراسانی مد ظله العالی

با احترام ملتمس دعای خیرتان

 


 

جواب: به شماره استفتاء  ۶۷۴۲۵ دریافت به تاریخ ۵ / ۱۲ / ۱۳۹۲ 

سلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روحانی معَّمم باید ملتزم به لباس روحانیت باشد

 

از بزرگترين واجبات بر مكلّفين امر به معروف و نهى از منكر است.

خداوند متعال مى فرمايد: ( وَالْمُؤمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ اَوْلِيَاءُ بَعْض يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ )» ، (و مردان و زنان مؤمن ، بعضى از ايشان دوستان بعضى ديگر هستند ، امر مى كنند به معروف و نهى مى كنند از منكر).

امر به معروف و نهى از منكر راه انبياى خداست ، و به اين فريضه الهيّه ، بقيّه فرايض و مقرّرات دين اجرا مى شود ، و كسب و كار حلال ، و امنيّت جان و عرض و مال مردم  حفظ ، و حقّ به حقّ دار مى رسد ، و زمين از لوث منكرات و بديها تطهير و به معروف و خوبيها آباد مى شود.

و به روايتى از امام ششم(عليه السلام) اكتفا مى شود كه فرمود: «رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: چگونه است حال شما ، زمانى كه زنان شما فاسد ، و جوانان شما فاسق شوند ، و حال آن كه امر به معروف و نهى از منكر نكرده ايد؟

گفته شد: چنان خواهد شد يا رسول الله؟

فرمود: بلى ، و بدتر از آن هم خواهد شد ، چگونه است حال شما ، زمانى كه امر كنيد به منكر ، و نهى كنيد از معروف؟

گفته شد: يا رسول الله چنان خواهد شد؟

فرمود: بلى ، و بدتر از آن هم خواهد شد ، چگونه است حال شما زمانى كه معروف را منكر و منكر را معروف ببينيد!»

 توصیه‌های معظم له:

سعادت دنیا و آخرت در توجه و توکل به خداوند متعال و توسل به ولی او امام زمان (صلوات الله علیه) است و برای رسیدن به این مهم به این نکات توجه کنید:

1) در همه حال خداوند تبارک و تعالی را در نظر داشته باشید که او این همه نعمتهای بی پایان را به شما داده است و سعی کنید نماز را اول وقت به جا آورید که اول وقت رضوان الله تبارک و تعالی است.

2 ) هر روز بعد از نماز صبح دعای عهد (اللهم ربّ النور العظیم...) را بخوانید که وسیله ارتباط با ولی عصر (عجل الله فرجه) است.

3) هر روز صبح بعد از نماز و شب قبل از خواب یازده مرتبه سوره (توحید) را قرائت کنید و در شبانه روز هر مقدار توانستید این سوره را بخوانید.

4) سعی کنید هر روز حداقل پنجاه آیه قرآن و اگر میسّر است یک جزء قرآن برای حضرت ولی عصر (عج) تلاوت کنید.

5) بعد از هر نماز تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) فراموش نشود. بعد از آن سه مرتبه بگوئید: (صلی الله علیک یا ابا عبدالله و علی المستشهدین بین یدیک و رحمة الله و برکاته) و (دعای اللهم کن لولیک...) را بخوانید.

6) هر روز صبح یا شب یک سوره (یس) برای حضرت زهرا (علیها السلام) قرائت نمائید.

انتشار کتاب : العولمه فی‌ الفکر العربی

کتاب العولمة فی الفکر العربی ترجمه کتاب جهانی ‌سازی و اندیشه‌های سیاسی متفکران عرب تألیف دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی است که توسط حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای تحسین بدری به عربی ترجمه شده است. این اثر به زودی از سوی مجمع جهانی تقریب منتشر می‌شود.


 تهران: المجمع‌العالمی للتقریب بین‌المذاهب‌الاسلامیه، المعاونیه‌الثقافیه‏‫، ۱۳۹۳

شماره شابک :  978-964-167-240-1

نشانی ثابت کتاب در پایگاه کتابخانه ملی ایران 

http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3546893

استفتاء از حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی - جهت اطلاع مؤمنین و رفع شبهات و تردیدها

کد ثبت سئوال -  12434  دریافت ۷ بهمن ۱۳۹۲

 در سایت دفتر  مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت‌الله العظمی نوری همدانی مد ظله العالی

سئوال:

باسمه تعالی شأنه

حضور مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی آقای نوری همدانی مد ظله العالی

 سلام علیکم

احتراماً یکی از اساتید دانشگاه‌های کشور، مدتی است حتی در برخی از جلسات جذب اعضای هیأت علمی یکی از پژوهشگاه‌های کشور، ایده «روحانیت حوزه‌های علمیه منهای لباس» را دنبال می‌کند و مدعی است لباس روحانیت جزیی از روحانیت به‌شمار نمی‌آورد و روحانیون لازم نیست مقید بدان باشند وی این موضوع را از اقتضائات دوران جدید به شمار می‌آورد.

با عنایت به این موضوع، خواهشمند است نظر شریف خود را در زمینة پرسشهای زیر برای اطلاع مؤمنین و رفع شبهات و تردیدها بفرمایید:

1. آیا روحانیون باید التزام به لباس متداول روحانیت (عبا، قبا و عمامه) داشته باشند؟ یا امروزه دیگر نیازی به التزام بدان نیست؟

 2. آیا لباس روحانیت حوزه‌های علمیه پاسداشت سنت پیامبر اکرم (ص) و عمامه‌گذاری پاسداشت واقعه غدیر خم است یا آنکه پدیده‌ای است تاریخی که در هر دورانی تاریخی می‌توان جلوه و شکل جدیدی داشته باشد؟

 3. حکم درآوردن لباس روحانیت و استفاده گاه‌به‌گاه و دلبخواهی از آن چیست؟

 

 


 

جواب معظم له:

بسمه تعالي

سلام عليكم

ج1. در فرض سوال، پوشیدن کسوت مقدس روحانیت در هر دوره ای بر اهل علم، لازم و ضروری است.

ج2. پوشیدن لباس روحانیت به جهت تاسی و تبعیت از پیامبر و ائمه اهل البیت(علیهم السلام) است.

ج3. لازم است از در آوردن لباس روحانیت اجتناب شود.

 


 

اخبار     معرفی     کتاب‌ها     مقالات   یادداشت‌ها  مصاحبه‌ها    سخنرانی‌ها       

وحدت اسلامی  بخش ویژه مناسبت های مذهبی  سخن علمای معظم اسلام   

ویژه حوزه علمیه مشهد                درسگفتار  روش تحقیق  

 در خصوص از میان رفتن پاره‌ای از مطالب وب‌نوشت

مصاحبه با خبرگزاری شبستان - مساجد جهان اسلام كانون آگاهي بخشي و مقابله با تفرقه‌انگيزي باشند

دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفت وگو با خبرنگار گروه مسجد و کانون های خبرگزاری شبستان با اشاره به نقش مساجد در تقریب مذاهب اسلامی و افزایش کاربری مساجد در این راستا اظهار کرد: همچنان که مساجد باید از بنا آباد باشند، باید در هدایت بخشی و آگاهی بخشی به مسلمانان هم آباد و سازنده باشد.

  وی ادامه داد: پاره‌ای از روایات که در باب دگرگونی احوال در آخرالزمان وارد شده است اشاره به روزگاری دارد که در آن مساجد از حیث ساختمان آبادند ولی از حیث هدایت خراب و ویران. در حقیقت مساجد باید کانون رشد فرهنگ و اندیشه اسلامی باشند، البته در اینجا خوب است اشاره‌ای کوتاه به یکی از پیشنهادهای آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی حفظه الله تعالی شود که آن را در کتاب »سفرنامه حج« مرقوم فرموده‌اند و می‌تواند مبنایی برای رسالت مساجد از حیث تقریب مذاهب اسلامی باشد.

 وی ادامه داد: پاره‌ای از روایات که در باب دگرگونی احوال در آخرالزمان وارد شده است اشاره به روزگاری دارد که در آن مساجد از حیث ساختمان آبادند ولی از حیث هدایت خراب و ویران. در حقیقت مساجد باید کانون رشد فرهنگ و اندیشه اسلامی باشند، البته در اینجا خوب است اشاره‌ای کوتاه به یکی از پیشنهادهای آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی حفظه الله تعالی شود که آن را در کتاب »سفرنامه حج« مرقوم فرموده‌اند و می‌تواند مبنایی برای رسالت مساجد از حیث تقریب مذاهب اسلامی باشد.

  عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: آیت الله گلپایگانی در این کتاب می نویسد: باید «مسلمانان از بینش سیاسى کافى برخوردار باشند که بتوانند جریان‏های مختلف و پیامدهای آن‌ها را تحلیل و بررسى کنند و بفهمند که در مسائل مختلف و در شرایط مختلف، موضع‏گیرى‏هاى آن‌ها چه آثار مثبت و منفى دارد و طرح مسئله براى چه مقصدى و از جانب چه کسى است؟» برای مثال مسلمانان باید بدانند چرا امثال محب‌الدین خطیب در آثاری همچون «الخطوط العریضة» با طرح اتهاماتی واهی، تقریب و وحدت اسلامی میان شیعه و سنی را محال دانسته‌اند و چرا حکومت‌های سعودی و قطر همه‌ساله چنان کتاب‌هایی را به‌صورت انبوه منتشر و به‌رایگان میان حجاج توزیع می‌کنند؟ و آنان چرا می‌کوشند تا سخن شیعیان به دست مسلمانان نرسد؟ و این را اضافه کنم که غالب فتاوی هیئت کبار علمای سعودی، کتاب محب الدین خطیب را به‌عنوان مرجعی برای شناخت شیعیان به اهل سنت معرفی می‌کنند.

 عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: آیت الله گلپایگانی در این کتاب می نویسد: باید «مسلمانان از بینش سیاسى کافى برخوردار باشند که بتوانند جریان‏های مختلف و پیامدهای آن‌ها را تحلیل و بررسى کنند و بفهمند که در مسائل مختلف و در شرایط مختلف، موضع‏گیرى‏هاى آن‌ها چه آثار مثبت و منفى دارد و طرح مسئله براى چه مقصدى و از جانب چه کسى است؟» برای مثال مسلمانان باید بدانند چرا امثال محب‌الدین خطیب در آثاری همچون «الخطوط العریضة» با طرح اتهاماتی واهی، تقریب و وحدت اسلامی میان شیعه و سنی را محال دانسته‌اند و چرا حکومت‌های سعودی و قطر همه‌ساله چنان کتاب‌هایی را به‌صورت انبوه منتشر و به‌رایگان میان حجاج توزیع می‌کنند؟ و آنان چرا می‌کوشند تا سخن شیعیان به دست مسلمانان نرسد؟ و این را اضافه کنم که غالب فتاوی هیئت کبار علمای سعودی، کتاب محب الدین خطیب را به‌عنوان مرجعی برای شناخت شیعیان به اهل سنت معرفی می‌کنند.

 صداقت ثمر حسینی ادامه داد: با این وصف آیت‌الله صافی می‌خواهد تا مسلمانان این‌گونه جریان‏ها را که سیاست محض و تعصب خالص است از جریان‏هاى بحث و بررسى اهل مذاهب جدا کنند، ضمن آنکه بسیار فرق است میان کسی که در پی سوءاستفاده از موارد مورد اختلاف مسلمانان است با کسی که می‌کوشد با بررسی اختلافات حق را بیابد و با برخورد صحیح و روحیه تفاهم و حسن ظن، دیگران را نیز در کشف حقیقت یارى کند.

صداقت ثمر حسینی ادامه داد: با این وصف آیت‌الله صافی می‌خواهد تا مسلمانان این‌گونه جریان‏ها را که سیاست محض و تعصب خالص است از جریان‏هاى بحث و بررسى اهل مذاهب جدا کنند، ضمن آنکه بسیار فرق است میان کسی که در پی سوءاستفاده از موارد مورد اختلاف مسلمانان است با کسی که می‌کوشد با بررسی اختلافات حق را بیابد و با برخورد صحیح و روحیه تفاهم و حسن ظن، دیگران را نیز در کشف حقیقت یارى کند.

وی با بیان اینکه مساجد جهان اسلام باید کانون آگاهی بخشی برای مقابله با تفرقه‌انگیزی باشند و فرقی ندارد که آن تفرقه انگیزان، سلفی وهابی باشند یا جریان‌های لندن‌نشینی که به نام شیعه بر طبل تفرقه و نفاق در جهان اسلام می‌کوبند، تصریح کرد: مسجد در معنای حقیقی‌‌اش، مکانی برای عبادت همه مسلمانان است و هر مسلمانی از مذاهب شناخته‌شده اهل سنت و شیعه باید بتواند در آن‌ آزادانه تردد کند و عبادت خدای متعال را به جای آورد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: البته طبیعی است در مناطقی که اکثریت با پیروان یک مذهب است، مساجد عموماً سیاق آن مذهب را به خود گیرند که در اینجا نیز جلوه‌های زیبایی از وحدت اسلامی در اقتدای مسلمانان به جماعت برادران مسلمان خود با مذاهب مختلف دیده می‌شود، بنابراین گمان می‌کنم موضوع اصلی باید رشد اخلاق و اخوت اسلامی میان مسلمانان و حاکم شدن آن در فضای مساجد اسلامی باشد تا مبادا فردی در جهان اسلام به دلیل مذهبش، شیعه باشد یا سنی، مورد اهانت قرار گیرد و مساجد جهان اسلام رنگ و بوی فرقه‌ای به خود گیرد که با روح تعالیم اسلامی و معنای حقیقی نماز و بندگی خدا مغایرت دارد.

 

خبرگزاری شبستان، کد خبر : ۳۷۰۰۶۷

http://www.shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=4&Id=370067&Mode=

http://www.shabestan.ir/NSite/FullStory/Print/?Id=370067

 

 

 

 

"مرجعیت شیعه" به قلم آیت الله تسخیری در صدر پرفروش ترین كتاب نمایشگاه

حجت الاسلام الملسمین اوحدی در گفتگو با خبرنگار تقریب(تنا) با اشاره به تلاشهای مجمع تقریب برای اشاعه فرهنگ تقریب و همگرایی بین مسلمانان تاكید كرد: در دستاوردهای فرهنگی خود بر روی مشتركات بین مذاهب اسلامی كار علمی كرده ایم. وی با بیان این كه در نمایشگاه امسال ۳۵۰عنوان كتاب با موضوع وحدت و تقریب ارائه شده است، بیان داشت: در بین كتابهای ارائه شده نزدیك به ۱۰عنوان برای اولین بار در نمایشگاه كتاب عرضه شده است. معاون فرهنگی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ادامه تصریح نمود: از فرصت نمایشگاه كتاب باید به بهترین نحو بهره برداری كنیم چون فعالیت پژوهشی و علمی ما در قالب كتاب و نشریات قابلیت نمود نزد علاقمندان را داراست لذا همه ساله سعی داریم از این فرصت استفاده كنیم. وی افزود: در نمایشگاه امسال در مجموعه ناشران عمومی در شبستان مصلی كتابهای خود را عرضه كرده ایم همچنین در بخش بین الملل عربی نیز كتابهای عربی خود را در معرض بازدیدكنندگان قرار داده ایم. 

حجت الاسلام اوحدی با اشاره به استقبال خوب از غرفه تقریب در نمایشگاه بین المللی كتاب تهران، خاطرنشان كرد:مهمترین دلیل برای استقبال از كتابهای مجمع این است كه این كتابها علاقمندان خاص خود را دارد؛ در حال حاضر مسئله وحدت، تقریب،‌بیداری اسلامی، چالشهای جهان اسلام و... واقعیتهایی هستند كه توجه اندیشمندان، پژوهشگران و محققان را به خود جلب كرده است لذا دنبال منابعی هستند كه بر روی آْن تحقیق كنند و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی توانسته است به شكلی جامع، مفید و مستدل این مسائل را به منصه ظهور برساند و در قالب كتاب جای دهد. وی همچنین گفت: در كنفرانس وحدت امسال بنا داریم كتاب برگزیده سال تقریب را معرفی كنیم و برنامه حمایت از پایان نامه های تقریبی از دیگر برنامه های معاونت فرهنگی مجمع تقریب است.

 "مرجعیت شیعه" به قلم آیت الله تسخیری در صدر پرفروش ترین كتاب نمایشگاه

"فلاح" مسئول غرفه مجمع تقریب در نمایشگاه بین المللی كتاب تهران هم در گفتگو با خبرنگار تقریب اظهار داشت: كتاب مرجعیت شیعه به قلم آیت الله تسخیری و كتاب شیعه شناسی اهل سنت به قلم دكتر كامیار صداقت از اقبال گسترده بازدیدكنندگان برخوردار بوده است. وی با اشاره به برخی عناوین كتابی كه برای اولین بار در نمایشگاه كتاب ارائه شده است، گفت: التسامح و المداراة بین المذاهب الاسلامیة به قلم سید صادق الحسینی، العولمیه نوشته دكتر مهدی گلشنی، قرارات مجمع الفقه الاسلامی به قلم محمد كاظم الموسوی و قرآن،‌حدیث،‌رجال و تفسیر در دایرة المعارف اسلام نگاشته شده توسط دكتر مژگان سرشار، از جمله این كتابهاست. مسئول غرفه مجمع تقریب در نمایشگاه در ادامه خاطرنشان كرد:بدایة المجتهد ابن رشد قرطبی نیز از دیگر كتابهایی است كه مورد استقبال خریداران كتاب قرار گرفته است. وی همچنین بیان داشت: كتابهای مجمع تقریب به زبانهای عربی، فارسی، انگلیسی، تركی و اردو در نمایشگاه امسال عرضه شده است.